دکتر آلن فینکل به عنوان دانشمند ارشد جدید استرالیا در 25 ژانویه سال جاری برگزیده شد.
او یک عصب شناس، مهندس، کارآفرین و بشردوست محترم است و از سال 2008 تا 2015 رئیس دانشگاه موناش و رئیس آکادمی علوم و مهندسی فناوری استرالیا (ATSE) بود.
او همچنین Axon Instruments را تاسیس کرد، تامین کننده ابزارهای الکترونیکی و روباتیک و نرم افزار برای استفاده در علوم اعصاب سلولی، ژنومیک و کشف دارو.
گفتگو از دکتر فینکل در مورد دیدگاههایش در مورد موضوعاتی از «خوشبینی فنی» گرفته تا انرژیهای تجدیدپذیر و تشویق جوانان به دنبال کردن مشاغل در علم، فناوری، مهندسی و ریاضیات (STEM) سؤال شد.
نه در مورد اخبار فوری نه در مورد نظرات بی اساس.
Q1. شما سابقه مهندسی دارید و گفته اید که با ذهنیت خاصی به دنیا نزدیک می شوید. پس طرز فکر یک مهندس چیست؟
طرز فکر یک مهندس اساساً مبتنی بر خوش بینی است که می توان کارها را بهتر از گذشته انجام داد. و سطحی از اطمینان که من، به عنوان یک مهندس، میتوانم در طراحی راهحلهای بهتر برای رفع نیازهای افراد یا جامعه که ممکن است از محصولاتی که من میتوانم به آنها کمک کنم، کمک کنم.
بنابراین من فکر می کنم، برای یک مهندس بودن، باید به توانایی خود برای ایجاد محصولات و راه حل های جدید و بهتر برای جامعه اعتقاد داشت.
این شروع طرز فکر است. زمانی که فرد وارد عمل حرفه ای مهندسی شد، فکر می کنم فرآیند مهندسی فرآیندی است که می تواند در جنبه های غیر مهندسی زندگی نیز مورد استفاده قرار گیرد.
به عنوان یک مهندس، روش من این بوده است که ابتدا با شناسایی مشکل، به حل مسئله نزدیک شوم. این یک نظر پیش پا افتاده به نظر می رسد، اما بسیار مهم است، زیرا اگر مشکل درست را شناسایی نکنید، وقت خود را صرف انجام کاری نامربوط می کنید.
و سپس عمیقاً مشکل را تجزیه و تحلیل کنید. تأثیر، علل و ماهیت مشکل را تجزیه و تحلیل کنید، دیگران چه کاری در مورد مشکل انجام داده اند.
سپس چیزهای سرگرم کننده با مرحله سوم، که توسعه یک نمونه اولیه است، آغاز می شود. شما آنچه را که از تجزیه و تحلیل خود از مشکل میدانید برداشت میکنید و میبینید که آیا میتوانید راهحلی سریع و کثیف ارائه دهید که به همان اندازه که میخواهید به مشکل رسیدگی کند.
اما البته نمونه های اولیه هرگز این کار را به طور کامل انجام نمی دهند، بنابراین مرحله چهارم آزمایش نمونه اولیه است. مرحله پنجم تکرار مرحله سوم و چهارم است: نمونه اولیه، آزمایش، نمونه اولیه، آزمایش، همانطور که آن را به یک طراحی بسیار قدرتمندتر و پایدارتر توسعه می دهید.
مرحله نهایی ارائه راه حل است. فقط تمام کردن آن و در واقع حمل نکردن آن از روی حصار به داخل جامعه به این معنی است که تلاشی که انجام داده اید کاملاً هدر می رود.
و چیزی که من در زندگی دریافتم این است که در بسیاری از چیزها کاربرد دارد. اگر میخواهید یک کسبوکار جدید راهاندازی کنید، واقعاً باید همان فرآیند چند مرحلهای را طی کنید.
بنابراین من آن رویکرد مهندسی را در بیشتر مواردی که باید روزانه به کار ببرم مفید است.
Q2. شما همچنین خود را یک “خوشبین فنی” توصیف کرده اید. میشه به ما بگید یعنی چی؟
این بدان معناست که من به پتانسیل نوآورانه بشریت به عنوان یک کل اعتقاد دارم. من فکر می کنم چیزی که ما را از هر گونه دیگری متمایز می کند این است که دائماً در حال ارائه ایده های جدید و ترجمه آن ایده های جدید در عمل هستیم. و این پتانسیل نوآورانه اغلب مبتنی بر استفاده از فناوری برای پیشبرد پیشرفت است.
بنابراین من خوشبین هستم که بتوانیم به پیشرفت رو به جلو ادامه دهیم که رفاه بهتری را برای ما به ارمغان می آورد.
برخی از مردم می گویند بسیاری از مشکلات ما به دلیل تکنولوژی است. یک مثال انتشار کربن است. البته آنها به دلیل تکنولوژی هستند. اما جامعه ما به انرژی وابسته است.
خب، ما قرار نیست با حذف انرژی، مشکل انتشار کربن را متوقف کنیم. انرژی مهمترین چیزی است که ما را قادر می سازد تا جوامع خود را اداره و حفظ کنیم.
بنابراین ما باید فناوری جدیدی را توسعه دهیم که ما را قادر می سازد تا انرژی مورد نیاز خود را بدون عوارض جانبی انتشار دی اکسید کربن داشته باشیم. بنابراین اینجاست که بخش «تکنو» از تکنو-خوشبینی وارد آن میشود.
Q3. بسیاری از مردم همچنین این احتمال را مطرح کرده اند که اتوماسیون مشاغل زیادی را به خود اختصاص دهد. آیا نگران اتوماسیون و بیکاری هستید؟
من کاملاً نگران هستم، اما اطمینان دارم که مشکل بیکاری ساختاری دائمی ممکن است هرگز رخ ندهد.
همانطور که می گویند، پیش بینی بسیار دشوار است، به خصوص اگر در مورد آینده باشد. بنابراین تلاش برای حدس زدن اینکه چه اتفاقی قرار است بیفتد سخت است.
اگر به سوابق تاریخی برگردید، این نوع نگرانی در مورد تأثیر اتوماسیون بر مشاغل و اتوماسیون که باعث از دست دادن دائم مشاغل می شود، 250 سال است که وجود داشته است.
خواه درست باشد یا نه، افسانه ند لود جوان در سال 1780 وجود دارد که چکش سورتمه را برداشت تا ماشین جورابسازی خودکار را از بین ببرد و از این رو کلمه “luddite” نامیده میشود. آنها از همان ابتدا نگران از دست دادن شغل خود به دلیل دستگاه جوراب خودکار بودند.
جان مینارد کینز در دهه 1930 در مورد تأثیر اتوماسیون بر مشاغل و نگرانی خود از اینکه ممکن است تأثیر دائمی وجود داشته باشد، نوشت. اما سپس او آن را با گفتن اینکه نوآوری انسانی احتمالاً مشاغل جدیدی را برای جایگزینی مشاغل از دست رفته ایجاد می کند، توصیف کرد.
در دهه 1960، لیندون جانسون، رئیس جمهور ایالات متحده، چنان نگران از دست دادن دائمی مشاغل بود که یک کمیسیون ملی ویژه را تشکیل داد تا بررسی کند که چه کاری باید انجام شود. در سه سالی که آن کمیسیون تشکیل میشد، اقتصاد بهبود یافت، اشتغال بهبود یافت و تازه کمیسیون را منحل کردند.
به تاریخ های کنونی بیشتری بیایید، چند تن از اقتصاددانان MIT، اریک برینجولفسون و اندرو مک آفی، کتابی را در سال 2011 منتشر کردند که در آن بهره وری و رشد مشاغل را تجزیه و تحلیل کردند و تفاوتی را در الگوی ارتباط بین افزایش بهره وری و رشد شغل مشاهده کردند و به این نتیجه رسیدند که ما در حال ورود به عصر بیکاری دائمی فزاینده ناشی از اتوماسیون بودند.
در زمانی که آنها این پیش بینی را انجام دادند، بیکاری در آمریکا 9 درصد بود. اکنون به 5.5 درصد کاهش یافته است. بنابراین در پنج سال گذشته از زمانی که آنها پیش بینی خود را انجام داده اند کاملاً اشتباه کرده اند.
چرا؟ چون مشاغل جدید ایجاد می شود. چیزهایی اتفاق می افتد که شما به آنها فکر نکرده اید.
اگر به پیشبینیهایی که مردم در مورد مشاغل طی 15 یا 20 سال آینده انجام میدهند نگاه کنید، یکی از پیشبینیهای رایجی که از تعدادی از مطالعات دانشگاه آکسفورد ، از PwC ، از CEDA و NICTA در استرالیا به دست آمده است، همه به این نتیجه میرسند. به همین نتیجه: طی 15 تا 20 سال آینده، 40 درصد از مشاغلی که امروز داریم از بین خواهند رفت.
اما هیچ کدام نمی گویند 40 درصد افزایش بیکاری خواهیم داشت. آنچه آنها می گویند این است که بسیاری از مشاغل جدید ایجاد خواهد شد و 75 درصد از مشاغل جدیدی که به وجود می آیند، پیش بینی می کنند، به علم و فناوری و مهارت های ریاضی نیاز دارند.
به عنوان یک کشور، ما باید هر کاری که می توانیم انجام دهیم تا مطمئن شویم که مشاغل جدید وجود خواهد داشت، و روشی که شما این کار را انجام می دهید، نوآوری مداوم است – استفاده از ایده های جدید ایجاد شده و تبدیل آنها به فرصت.
Q4. شما مدت هاست که طرفدار انرژی های تجدیدپذیر بوده اید. آیا می توانید تصویری از ترکیب انرژی های تجدیدپذیر در دهه آینده یا بیشتر ترسیم کنید. بهویژه آنهایی که میتوانند انرژی بار پایه را تامین کنند.
در بازه زمانی یک دهه بسیار دشوار است، اما در بازه زمانی طولانیتر قابل دستیابی است. انرژی های تجدیدپذیر عملی در استرالیا انرژی خورشیدی، باد و برق آبی است. سهم انرژی های تجدیدپذیر در استرالیا در مجموع به برق اندک است، در حدود 13.5٪ ، و اکثریت آن هنوز هم تقریباً برق آبی است.
بعید است آنچه ما در آب داریم در 20 یا 30 سال آینده تغییر کند، بنابراین پتانسیل رشد در انرژی خورشیدی و بادی است. اما علیرغم ده سال توسعه بسیار فعال، آنها تنها درصد بسیار کمی از الکتریسیته ما را نشان می دهند و خود الکتریسیته تنها حدود یک چهارم کل مصرف انرژی ما را نشان می دهد.
بنابراین از نظر انتشار دی اکسید کربن ما تا به امروز، خورشید و باد کمک می کنند، اما قابل توجه نیست. پس این فرصت کجاست؟
این برای ساختن انرژی خورشیدی بیشتر و باد بسیار بیشتر است. این بدان معناست که پس از آن باید مشکل تناوب را حل کنیم و این مشکل است.
در مورد پتانسیل ساخت باتریهای لیتیوم یونی در مقادیر زیاد، خوشبینیهای زیادی وجود دارد که من آن را به اشتراک میگذارم. در حالی که تعدادی از شرکتها متعهد به انجام این کار شدهاند، شرکتی که بیشتر دیده میشود تسلا است که در حال ساخت یک «کارخانه گیگا» برای پمپاژ میلیونها واحد ذخیرهسازی باتری داخلی در سال است.
یکی دیگر از راههای ذخیرهسازی الکتریسیته از منابع متناوب خورشیدی و باد برای تبدیل مجدد به برق، استفاده از هیدروژن است. هیدروژن بسیار جذاب است زیرا فرآیندی تمیز است، نسبتاً ساده است، به راحتی ذخیره می شود و قابل حمل است.
مشکل اینجاست که خیلی کارآمد نیست. میتوانید از برق خورشیدی استفاده کنید، از آن برای تقسیم آب به هیدروژن و اکسیژن، جذب هیدروژن و سپس در صورت نیاز، از سلولهای سوختی برای تبدیل هیدروژن به برق استفاده کنید.
هنگامی که فرآیند بازسازی برق را پشت سر گذاشتید، با بهترین فناوری های امروزی، تنها حدود 35 درصد را به دست خواهید آورد. بنابراین این بدان معناست که حدود دو سوم از دست رفته است. بنابراین، توسعه فناوری زیادی وجود دارد که باید انجام شود تا هیدروژن بسیار جذاب شود.
Q5. آیا فکر می کنید هسته ای باید بخشی از ترکیب انرژی استرالیا در مقطعی در آینده باشد؟
به نظر من باید مورد توجه قرار گیرد.
من طرفدار واقعی ساخت برق هسته ای نیستم که برخی گفته اند من هستم. من کسی هستم که احساس میکنم باید یک بحث آزاد در مورد پتانسیل آن برای مشارکت داشته باشیم.
اینکه آیا این سهم ده یا 20 سال آینده است، بخشی از بحث است. اما در حال حاضر، تقاضای برق در استرالیا تا حدودی ثابت است و بنابراین ما هیچ کمبود فوری نداریم. اما اگر رشد قوی باشد و اگر مصمم به نزدیک شدن به عرضه صفر آلایندگی به عنوان بخشی از تعهدمان به توافق پاریس هستیم، باید از فناوریهای انتشار صفر استفاده کنیم.
من فکر نمیکنم عملی باشد که بگوییم «یک فناوری را انتخاب کن» نه «یک جاهطلبی را انتخاب کن». جاه طلبی باید فناوری انتشار صفر باشد و در آن فناوری های زیادی وجود دارد. ظرفیت بالا عبارتند از: خورشیدی، بادی، آبی و هسته ای. موارد دیگری که اغلب در مورد آنها صحبت می شود، مانند امواج و جزر و مد، عملی نبوده اند.
بنابراین آنهایی که میتوانید انتخاب کنید و میتوانند مقادیر زیادی الکتریسیته با انتشار صفر را ارائه کنند، خورشیدی و باد با ذخیرهسازی، آبی و هستهای هستند. اما اینکه آیا ما باید هستهای بسازیم یا نه، نه تنها به این بستگی دارد که آیا این فناوری میتواند الکتریسیته بدون انتشار تولید کند، بلکه به مقبولیت اقتصادی و جامعه نیز بستگی دارد. در نهایت این تصمیم برای سیاستمداران است.
Q6. شما در مورد اهمیت کارکنان STEM و STEM برای رفاه آینده استرالیا صحبت کردید. به جوانی که به آینده شغلی خود فکر می کند، چه می گویید، و چگونه آنها را تشویق می کنید که در STEM شغلی را دنبال کنند؟
من ابتدا می خواهم علاقه آنها را به STEM، فراتر از جنبه شغلی تشویق کنم.
یکی از چیزهایی که در ده سال گذشته بسیار به آن متعهد بودهام، توسعه برنامههای متنوعی است که بر اساس مفهوم مرتبط بودن علم در جامعه ما است تا بچهها را علاقهمند کند و سپس اصول فیزیک و شیمی را به آنها آموزش دهد. و ریاضیاتی که آنها نیاز دارند.
برای بچههایی که واقعاً علاقهمند به انجام علوم، فناوری، مهندسی یا ریاضیات هستند، میتوانم بگویم این کار را انجام دهند، زیرا در دهههای آینده در مشاغل STEM چشماندازهای شغلی افزایش مییابد.
چیزی که آنها کاملاً باید در نظر داشته باشند این است که بعید است در 40 سال آینده شغلی خود در یک شغل، یا دو شغل یا سه شغل باقی بمانند.
با گذراندن مدرک مهندسی یا علوم، آنها می خواهند طرز تفکر و درک دنیای اطراف خود را بیاموزند که به نظر من به خوبی به آنها خدمت خواهد کرد، چه وارد علم شوند، چه تجارت یا سیاست یا خدمات عمومی، بنابراین باید دنبال علایقشون
Q7. نقش دانشمند ارشد را چگونه می بینید و موفقیت در آن نقش چگونه خواهد بود؟
نقش اصلی من مشاوره دادن به نخست وزیر و وزیر صنعت، نوآوری و علوم و سایر وزیران در موارد مربوطه، در مورد مسائل مربوط به علم در جامعه ما و فرصت های موجود است.
اما نقش چیزی بیش از علم است، زیرا صرف انجام تحقیق و تولید نتایج تحقیق بدون بهرهبرداری واقعی از آن نتایج، کوتهنگری است.
بخش روزافزون نقش دانشمند ارشد توجه به فرآیند نوآوری است که به ما به عنوان یک جامعه کمک می کند، آن نتایج تحقیقات را در نظر بگیریم و آنها را به فناوری های اثبات شده ای تبدیل کنیم که می توانند برای منافع اجتماعی یا تجاری به بازار ارائه شوند. فواید.
این طور نیست که هر کاری که ما در زمینه های علم و فناوری انجام می دهیم به یک سود تجاری تبدیل شود. بسیاری از اوقات کاربر نهایی یک بخش دولتی خواهد بود یا ممکن است چیزی باشد که برای یک فرآیند بهبودیافته برای بیمارستان ها ایجاد شده است، اما ما باید از طریق نوآوری در کارهایی که برای انجام علم درجه یک انجام داده ایم، از مزایای آن بهره مند شویم.
بدون نظر