نکات کلیدی
- یکی از مؤلفههای کلیدی موفقیت Google، توانایی این شرکت برای راهاندازی نمونه اولیه یا نسخه بتا از یک محصول و ادامه بهبود با هر بار تکرار است.
- مدل کسب و کار اولیه گوگل بر ساخت یک موتور جستجوی قدرتمند بر اساس الگوریتمهایی متمرکز بود که به افراد کمک میکرد تا مقادیر زیادی محتوا را مرتب کنند تا نتایج دقیقی را برای هر عبارت جستجو ارائه کنند.
- گوگل از قابلیتهای موتور جستجوی خود از طریق Google Adwords، یک پلتفرم آنلاین که شرکت را قادر میسازد از طریق تبلیغات پرداخت به ازای کلیک درآمد کسب کند، کسب درآمد کرد.
- این شرکت با موفقیت طیف گسترده ای از محصولات و خدمات دیگر از جمله YouTube، Google Maps، Google Apps و Google Cloud را راه اندازی کرده است.
گوگل دریای اطلاعات را رام می کند
کسبوکار اصلی Google ایجاد الگوریتمهایی برای کمک به مردم برای مرتبسازی سریع میزان رشد سریع محتوای آنلاین بود. گوگل به جای استخدام ویراستاران و محققان برای تنظیم پیوندها برای پرس و جوهای خاص، شروع به ساخت الگوریتم هایی کرد که محتوایی را که نمایه می کرد بر اساس معیارهای خاص امتیاز می داد.
اینها شامل مفاهیم جدیدی مانند پیوندهای ورودی از منابع قابل اعتماد و همچنین معیارهای استاندارد مانند فراوانی کلمات کلیدی و عنوان صفحه میشد. همه این قطعات در یک رتبه بندی صفحه گرد هم آمدند که تعیین می کرد یک سایت در یک جستجوی خاص کجا نمایش داده شود.
با استفاده از این رویکرد امتیاز دهی، گوگل توانست نتایج دقیق تری نسبت به بسیاری از موتورهای جستجوی موجود در بازار ارائه دهد. این الگوریتم دائما در حال تغییر و به روز رسانی بود-و هنوز هم هست تا به کاربران مرتبط ترین نتایج را بدهد. از آنجایی که با قدرت شروع شد و همیشه بهتر و بهتر شد، گوگل در عرض چند سال به موتور جستجوی اینترنت تبدیل شد.
کسب درآمد از جستجو: Adwords
راه اندازی و تکرارهای بعدی الگوریتم جستجو، روشی را تعیین می کند که گوگل برای هر محصول بعدی ارائه کرده است. اگرچه آنها قبلاً در نمونه سازی و بهبود موفقیت آمیز بودند، گوگل در ابتدا برای داشتن بهترین صفحه جستجو در بازار پول زیادی به دست نمی آورد. با گذشت سه سال از وجود خود، گوگل با معرفی Google Adwords اولین گام را برای کسب درآمد از موقعیت خود در جستجو برداشت .
در ابتدا از مدل هزینه در هزار (CPM) استفاده میکرد که در آن تبلیغکنندگان به جای کلیکها برای نمایشها پول پرداخت میکردند ، Adwords در ابتدا تحت فشار قرار گرفت. دوباره، گوگل شروع به تغییر و به روز رسانی پلتفرم Adwords کرد به همان روشی که الگوریتم های موتور جستجو را تکرار کرد.
در عرض سه سال، Adwords به یک حراج تبلیغاتی خودکار و پرداخت به ازای کلیک تبدیل شد که مفهوم ارتباط را با تبلیغات دیجیتال به ارمغان آورد. گوگل صرفاً بر فروش تبلیغات به تبلیغ کنندگان با هر کلمه کلیدی تمرکز نکرد و در عوض تبلیغات مرتبطی را ارائه داد که منجر به کلیک بیشتر و درآمد بیشتر برای گوگل شد.
تا به امروز، Adwords به طور خودکار درآمد ایجاد می کند که فعالیت های Google را تقویت می کند. Adwords به دنبال Adsense قرار گرفت، که به هر کسی که وب سایتی داشت اجازه می داد به فهرست تبلیغاتی گوگل دسترسی داشته باشد و در واقع گوگل را برای تسلط بر تبلیغات دیجیتال تنظیم کرد.
تبدیل شدن به یک نیروگاه دیجیتال
با قرار گرفتن این قطعه تبلیغاتی برای تکمیل جستجو، گوگل به طور جدی شروع به نوآوری کرد. برخی از اقدامات واضح بود، مانند انتشار گوگل و به دست آوردن دارایی های دیجیتال که با افزایش ترافیک ، درآمد بیشتری را بر اساس تبلیغات و با افزایش محتوا، فضای تبلیغاتی بیشتری را به ارمغان می آورد. اینها شامل یوتیوب (خرید شده در سال 2006)، نقشه های گوگل (2005)، گوگل بلاگر (2003) و گوگل فاینانس (2006) بودند.
با این حال، گوگل همچنین تعدادی سایت و برنامه وب ایجاد کرد که در ابتدا برای کسب درآمد از طریق تبلیغات ساخته نشده بودند. Google Books در این دسته دوم قرار می گیرد زیرا مخزن کتاب های آنلاین است که تبلیغات نقش بسیار کمی دارد. به طور مشابه، یافتن تبلیغات در Google News، مجموعهای بیدرنگ از محتوای فعلی از هزاران منبع خبری، دشوار است. Gmail (2004) بدون تبلیغات و بدون هزینه شروع به کار کرد، اما تکرارهای جدیدتر به کاربر این امکان را می دهد که بین رایگان با تبلیغات یا پولی بدون تبلیغات انتخاب کند. نسخه های اولیه همه این سایت ها به دور از کمال بودند. گوگل نسخههای بتا را قرار داد و سپس به کاربران اجازه داد تا بهبودهایی را پیدا کنند و اولویتبندی کنند تا در نسخه بعدی گنجانده شود.
نوآوری در اینترنت و فراتر از آن
گوگل به افزایش درآمد تبلیغاتی خود ادامه می دهد و سایت ها و خدماتی را بهبود می بخشد که درآمد تبلیغاتی بیشتری ایجاد می کنند. برای بسیاری از ما، یادآوری چگونگی جستجو قبل از تکمیل خودکار و نتایج فوری دشوار است، و این یک آدرس نادر است که به راحتی در Google Maps قابل شناسایی نیست . البته بهبود مستمر محصولات شاخص یک رویه تجاری اساسی است. عامل جالبتر در داستان موفقیت مداوم گوگل، تعهد به نوآوری مستمر است.
گوگل نوآوری را به عنوان بخشی از ماموریت شرکت می داند و به کارمندان خود برای خلاقیت قدرت می دهد. اینگونه بود که یک شرکت اینترنتی شروع به ساخت فناوری های پوشیدنی ، سیستم عامل های موبایل، خودروهای بدون راننده و انرژی های تجدیدپذیر کرد.
پول دیگر دغدغه اصلی گوگل نیست، زیرا سرمایه کافی برای ایجاد یک نسخه بتا در مقایسه با آن کم به نظر می رسد. فرهنگ شرکت ابتدا بر نوآوری، در مرحله دوم به دست آوردن اطلاعات واقعی کاربر و بعد از آن نگرانی در مورد کسب درآمد متمرکز است. با توانایی گوگل برای ایجاد درآمد از طریق Adwords، کسب درآمد از یک محصول تا زمانی که افراد کافی بخواهند از آن استفاده کنند، نسبتاً ساده است.
خط پایین
گوگل دو جزء اصلی دارد. یکی موتور جستجویی است که اکثر مردم جهان آن را ترجیح می دهند. دومی، یک شبکه تبلیغاتی خودسرویس است که از موتور جستجو و دارایی های دیجیتال بسیاری که گوگل در اختیار دارد، درآمد ایجاد می کند. گوگل از این درآمد برای پرداخت هزینه نمونه سازی سریع ایده های جدید استفاده می کند، ایده هایی که اغلب به منابع درآمدی جدید تبدیل می شوند. این مدل ساده به گوگل این امکان را می دهد که پروژه های مورد نظر خود را انجام دهد حتی اگر بازگشت سرمایه (ROI) بلافاصله مشخص نباشد.
گفته می شود، گوگل با شکست مواجه شده است. به عنوان مثال، Google Video با تصاحب YouTube از بین رفت و Google+ – حمله این شرکت به رسانه های اجتماعی – به تدریج از بین رفت. چه این یک شکست دیدنی و چه یک عقب نشینی آرام باشد، واقعیت شکست مدل گوگل را برای تبدیل نمونه اولیه به بتا و سپس تکرار آن بر اساس داده های کاربر تغییر نداده است. اگر محصولی به اندازه کافی کاربر وارد نمی کند، برای زمان دیگری بسته بندی می شود و درس های آموخته شده در ایده بعدی اعمال می شود. و برای گوگل، به نظر می رسد همیشه ایده بعدی وجود دارد.
بدون نظر