ما انسان ها عاشق یک داستان خوب هستیم. در نتیجه، داستان سرایی به عنوان ابزاری برای ارتباطات تجاری رایج شده است. به جای ارائه اعداد و نکات مهم به مشتریان که نشان می دهد چرا محصول شما بسیار عالی است، یک داستان قانع کننده برای آنها تعریف کنید. آیا می خواهید یک ارائه جالب بسازید؟ آن را از بیان حقایق به بیان یک داستان تبدیل کنید. شما همچنین می توانید این کار را با نوآوری انجام دهید – اما باید خلاق باشید. به جای توصیف رویدادهایی که قبلاً اتفاق افتاده است، باید رویدادها را جبران کنید. بنابراین، اجازه دهید نام این داستان آفرینی را بگذاریم.

اول، شما به یک هدف خلاقانه نیاز دارید، مانند یک محصول بهبودیافته، راه اندازی موفقیت آمیز یک شعبه در شانگهای یا تغییر اساسی مدل کسب و کار. هدف هر چه که باشد، حتماً آن را رادیکال کنید. بهبودهای تدریجی انجام نمی شود. آنها ممکن است برای شرکت شما خوب باشند، اما داستان جالبی ایجاد نمی کنند. در واقع، هنگامی که به هدف خود رسیدید، ببینید آیا می توانید آن را جذاب تر و جذاب تر کنید.

حالا داستان شما یک شروع دارد که امروز است و یک پایان که هدف خلاقانه شماست. چطور به آنجا خواهی رفت؟ ایده های شما در مورد آنچه که شما و تیمتان باید انجام دهید تا به هدفتان برسید، مبنای طرح شما هستند.

تنش، درگیری و یک شرور

هر داستان خوب نیاز به تنش دراماتیک، درگیری و در حالت ایده آل، یک آنتاگونیست – یک شرور دارد. در مورد چالش هایی که در فروش ایده خود با آن مواجه خواهید شد فکر کنید – در اینجا برخی از تنش ها وجود دارد. به موانعی فکر کنید که بین جایی که اکنون هستید و رسیدن به هدفتان وجود خواهد داشت. اینها ممکن است شامل کمیته های تنفر از ریسک، رویه های خرید بد و اقتصاد کند باشد. و به شرور خود فکر کنید. شاید او مدیر ارشدی است که از ریسک متنفر است و هدفش از بین بردن ایده شماست. یا شاید رقیبی با ایده مشابه باشد و سعی دارد با ایده خود شما را در بازار شکست دهد.

همه اینها به نوعی ترسناک به نظر می رسد. اما داستان شما باید پایان خوشی داشته باشد. هر درگیری را مرور کنید و در مورد چگونگی غلبه بر آن کار کنید. شرور خود را در نظر بگیرید. چگونه از او پیشی خواهی گرفت؟ و تنش. برای کنار آمدن با تنش چه خواهید کرد؟ چه چیز دیگری باید انجام دهید تا به پایان خوش دستیابی به هدف خلاقانه خود برسید؟

اکنون، شما تمام مواد لازم برای ایجاد داستان خود را دارید. بگذارید با این جمله شروع شود: «روزی روزگاری، یک تیم جذاب، باهوش و خلاق با یک ایده وجود داشت…» سپس، داستان خود را بگویید، و در مورد درگیری‌ها، تنش‌ها و افراد شرور توضیح دهید. اما بگویید چگونه بر هر چالش غلبه می کنید. آن را هیجان انگیز کنید. مردم را وادار کنید که داستان را تا آخر بشنوند، جایی که شما در مورد دستیابی به هدف خود و احساس آن صحبت می کنید. جوایزی را که به شما، تیم و شرکت می رسد را شرح دهید. مزایایی را که جنگیدن برای رسیدن به هدف را ارزشمند می کند، شرح دهید. اجازه دهید داستان شما با “و همه آنها تا به حال با خوشحالی زندگی کردند” به پایان برسد.

اوه، و یک کار دیگر وجود دارد که نویسندگان ماهر با یک داستان خوب انجام می دهند. آنها آن را برای یک دنباله باز می گذارند! بنابراین، مطمئن باشید که فضایی برای ادامه داستان خود باقی می گذارید.

مزایای داستان آفرینی

همه اینها چه فایده ای دارد؟ در واقع سه مزیت برای خلق داستان برای نوآوری وجود دارد.

اولاً، داستان شما یک برنامه عملی را در اختیار شما قرار می‌دهد که موانعی را که احتمالاً در اجرای ایده‌تان با آن مواجه خواهید شد، در نظر می‌گیرد. این چیزی است که بسیاری از تمرین‌های خلاقانه انجام نمی‌دهند. در نتیجه، زمانی که تیم ها شروع به اجرای ایده ها می کنند، با تنش، درگیری و شرور مواجه می شوند که می تواند انگیزه و در نتیجه اجرای ایده را از بین ببرد. با داستان خود، شما آماده خواهید شد.

ثانیاً، به تیم یادآوری می‌کند که می‌توان بر تعارض‌ها غلبه کرد، تنش قابل تحمل است و افراد شرور را می‌توان شکست داد. این به همه یادآوری می‌کند که علی‌رغم چالش‌هایی که با آن روبه‌رو هستید، پایانی خوش در پایان داستان وجود دارد – به شرطی که پشتکار داشته باشید.

ثالثاً، ابزاری برای فروش ایده شما، مزایا و چالش‌ها به همکاران، مدیران، تامین‌کنندگان و هرکس دیگری که باید در فروش ایده شما مشارکت داشته باشد، فراهم می‌کند. پس از همه، همانطور که در ابتدای این مقاله گفتیم – همه عاشق یک داستان عالی هستند!

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *