در طول 11 سال گذشته، من مطالب زیادی در مورد نوآوری سازمانی نوشته ام. اکنون وقت آن است که در مورد شما و دیگر افراد واقعاً باحال، توانا و خوش قیافه ای مانند شما صحبت کنیم و به ویژه در مورد اینکه چگونه می توانید خود را نوآوری کنید. اجازه دهید در مورد نوآوری شخصی صحبت کنیم.

نوآوری شخصی چیست؟

نوآوری شخصی عمل ایجاد تغییر در زندگی شما با هدف بهتر کردن دنیای خود است. نوآوری شخصی می تواند در سطح حرفه ای، شخصی یا خانوادگی باشد. این می تواند فعالیت های نسبتاً معمولی مانند ترک سیگار یا یادگیری یک زبان جدید به اقداماتی باشد که واقعاً زندگی فرد را تغییر می دهد.

در اینجا چند نمونه از نوآوری های شخصی بزرگتر آورده شده است.

یک مهندس سال ها در یک شرکت بزرگ کار می کند. با این حال، او همچنین آرزوی راه اندازی کسب و کار نجاری خود را داشته است. یک روز، کارفرمای او اعلام می کند که در حال کاهش است و به کارمندانی که داوطلبانه ترک می کنند، پاداش می دهد. او پول را می گیرد و کسب و کار رویایی نجاری خود را راه اندازی می کند. زمان می برد، اما در نهایت شروع به کار می کند.

یک مدیر ارشد جهانگرد حقوق زیادی دریافت می کند، میلیون ها گزینه سهام در اختیار دارد و به عنوان یک رقیب قوی برای سمت مدیر عاملی در آینده نزدیک شناخته می شود. با این حال، او متوجه می شود که از پوشیدن کت و شلوار، احساس استرس، 70 ساعت کار در هفته و در حالت جت لگ دائمی متنفر است. او کار خود را رها می کند، عمارت خود را (و رهن شده آن) را با یک کلبه راحت مبادله می کند و به عنوان یک باغبان محلی قرار می گیرد که با انجام کاری که واقعاً از آن لذت می برد، زندگی راحت و راحتی داشته باشد. او دوست دارد زمان بیشتری را با خانواده اش داشته باشد. گاهی بچه هایش با او کار می کنند.

زنی که سال‌ها در یک رابطه بد گیر افتاده است، سرانجام شجاعت این را پیدا می‌کند که از خانه خارج شود، به دنبال کمک باشد و زندگی‌اش را به شکلی که لیاقتش را دارد بازسازی کند. او در نهایت مدرک روانشناسی می گیرد و تمرین خود را برای کمک به زنان دیگر در روابط آزاردهنده برای فرار و بازسازی زندگی خود راه اندازی می کند. در طول یک سال، او از عدم عزت نفس به سمت احساس تغییر مثبت در زندگی زنان دیگر حرکت می کند.

مردی همسرش را دوست دارد و بیش از 10 سال آنها سه فرزند دوست داشتنی دارند که یکی از آنها نیازهای خاصی دارد. همسرش درآمد بالاتری دارد و آینده شغلی بهتری دارد، بنابراین او شغل خود را رها می کند تا از بچه ها به ویژه بچه هایی که نیازهای ویژه دارد مراقبت کند. یک روز وحشتناک، همسرش در یک تصادف رانندگی کشته می شود. مرد باید حرفه اش را دوباره شروع کند، غمش را حل کند، به بچه ها کمک کند و خودش همه آنها را بزرگ کند. اگرچه این یک مبارزه مالی و عاطفی است، اما او موفق می شود. دو نفر از بچه ها در مدرسه خوب عمل می کنند و آینده خوبی برای خود می سازند. کودک با نیازهای ویژه با پدرش زندگی می کند و در نهایت خودش بیشتر به یک مراقب تبدیل می شود.

یک مرد چاق دچار حمله قلبی شده و به سختی زنده می ماند. دکترش به او می گوید که باید وزن کم کند و تناسب اندام کند وگرنه پنج سال دیگر زنده نخواهد ماند. این مرد رژیم غذایی و تناسب اندام معقولی را دنبال می کند و طی 12 ماه 30 کیلوگرم وزن کم می کند. او نه تنها ظاهر بهتری دارد، بلکه احساس بهتری دارد و اعتماد به نفس بیشتری نسبت به قبل دارد.

یک زن جوان در یک حرفه حرفه ای امیدوار کننده از مردی باردار می شود که نباید بخشی از آینده او باشد. او تصمیم می گیرد خودش بچه را بزرگ کند. ایجاد تعادل بین کار و مراقبت از کودک، به ویژه در سال‌های اولیه، چالشی است که بر توانایی او در کار تأثیر می‌گذارد و به زودی متوجه می‌شود که در ترفیع سایر همکارانی که والدین مجرد نیستند، از دست می‌دهد. با این وجود، او مصمم است تا خود و پسرش را تامین کند و همچنین ارزش حرفه ای خود را ثابت کند. با گذشت زمان، مدیریت ارشد عزم و خلاقیت او را تشخیص می دهد و در مسیر سریع مدیریت قرار می گیرد.

یک زن حرفه ای در لندن آگهی یک شغل جذاب را در بانکوک می بیند. او درخواست می دهد، کار می گیرد و به تایلند نقل مکان می کند. در ابتدا، او این فرهنگ را خیلی عجیب می یابد و به شدت دلتنگ خانه می شود. اما با گذشت زمان، او دوستان تایلندی پیدا می کند، زبان را یاد می گیرد و عاشق خانه جدیدش می شود. هنگامی که او به دیدن خانواده در لندن می رود، آنها اغلب می گویند که او آسیایی تر شده است. در واقع، درک او از فرهنگ بریتانیایی و تایلندی به او کمک می کند تا در کار جدید خود پیشرفت کند و خیلی زود به او یک موقعیت ارشد در دفتر مرکزی شرکت در توکیو پیشنهاد می شود.

محرک ها

نوآوری شخصی ممکن است نتیجه تصمیمی باشد که در زمان خود گرفته شده است. شاید شما سال‌ها آرزوی راه‌اندازی یک شرکت را داشتید و در نهایت، زمان مناسبی به نظر می‌رسد که روی آن رویا اقدام کنید.

نوآوری شخصی ممکن است نتیجه یافتن خود در موقعیتی باشد که در آن برای زنده ماندن نیاز به تغییر دارید. به عنوان مثال، شما به همراه صدها نفر از همکارانتان از کار اخراج شده اید. بازار کار محلی خوب نیست و شما احساس می کنید تنها گزینه واقع بینانه این است که شرکت خود را راه اندازی کنید.

معمولا، من معتقدم، نوعی ماشه وجود دارد. ممکن است به اندازه اخراج شدن شدید نباشد. شاید شما هم برای سال‌ها رویای راه‌اندازی یک شرکت بدون اقدام را داشته باشید. یک روز، شما یک رئیس جدید پیدا می کنید که به سادگی او را به اندازه رئیس قبلی خود دوست ندارید. در نتیجه، کار کمتر خوشایند به نظر می رسد و رویای شما مطلوب تر به نظر می رسد. بنابراین رئیس جدید محرک نوآوری شخصی می شود.

خطرات

درست مانند مورد نوآوری در کسب و کار، نوآوری شخصی مملو از خطرات است. ترک یک شغل مطمئن برای راه اندازی شرکت خود تقریباً به معنای از دست دادن درآمد اولیه و از دست دادن قابل توجه امنیت شغلی خواهد بود – حداقل تا زمانی که شرکت ایجاد شود. و احتمال ورشکستگی شرکت جدید شما در سال آینده بیشتر از شرکت بزرگی است که سال ها در آن کار می کردید.

زنی که شریک چند ساله خود را برای یک رابطه جدید ترک می کند، ممکن است شریک جدید را بدتر از همسری که ترک کرده است، بیابد.

مهندس نرم‌افزار هندی که بنگلور را برای یک شغل امیدوارکننده در سیلیکون ولی در ایالات متحده ترک می‌کند، ممکن است متوجه شود که آمریکا آنقدرها که هالیوود گفته بود شگفت‌انگیز نیست و بدون حلقه دوستانش بسیار تنهاتر از آن چیزی است که انتظار داشت. — حتی اگر او در حال کسب درآمد عالی و ایجاد شهرت حرفه ای چشمگیر است.

خودسازی مستمر و تغییر زندگی

همانطور که نوآوری سازمانی از بهبود مستمر از طریق ایده ها تا نوآوری موفقیت آمیز را در بر می گیرد، نوآوری شخصی نیز از بهبود مستمر خود تا تغییر زندگی برای بهتر شدن را شامل می شود. خودسازی مستمر کارهایی هستند که همیشه برای بهتر شدن خود انجام می دهید: مطالعه، شرکت در سخنرانی ها، حفظ سلامتی، ورزش و غیره. نوآوری شخصی متحول کننده – یا موفقیت آمیز – در مورد تغییرات بزرگی است که زندگی شما و احتمالاً زندگی افراد اطراف شما را تحت تأثیر قرار می دهد.

رویاهای برآورده نشده

بسیاری از مردم رویای نوآوری شخصی را در سر می پرورانند، اما هرگز اقدامات لازم را برای تحقق آن انجام نمی دهند. شرایط هرگز آنها را به ایجاد تغییرات وادار نمی کند و ترس از خطر مانع از اقدام آنها می شود. این خیلی بد است. من معتقدم که کمتر کسی در دهه 50 و 60 و 70 زندگی خود به زندگی خود نگاه می کند و می گوید: “گلی، ای کاش آن را ایمن تر بازی می کردم و چیزهای جدیدی را در زندگی ام امتحان نمی کردم.”

داستان های شما، لطفا

آیا داستان هایی در مورد نوآوری شخصی خود دارید؟ آیا تغییرات بزرگ یا کوچکی در زندگی خود ایجاد کرده اید؟ اگر چنین است، در مورد آنها به من بگویید ! من می‌خواهم حوزه نوآوری شخصی را عمیق‌تر بررسی کنم و معتقدم بهترین راه برای انجام این کار صحبت کردن با افرادی است که خود را نوآوری کرده‌اند و داستان‌هایشان را به اشتراک می‌گذارند.

من به ویژه به این موضوع علاقه مند هستم که چگونه می توانیم مفاهیم نوآوری سازمانی و تجاری را در نوآوری شخصی به کار ببریم و بالعکس.

و، مثل همیشه، افکار شما در مورد نوآوری شخصی خوش آمدید !

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *