آیا اخیرا تلویزیون هوشمند سامسونگ خریده اید؟ اگر نگران حریم خصوصی هستید، ممکن است تعجب کنید که این تصمیم به دنبال هشدارهای سازنده مبنی بر اینکه تلویزیون های فعال با صدای آن ممکن است اطلاعات شخصی – یعنی مکالمات شما – را ضبط کند و به شخص ثالث منتقل کند، چقدر هوشمندانه بوده است.
تلویزیون فعال با صدا، مکالمات گفتاری را برای گوش دادن به دستورات نظارت می کند و آنها را به شرکت دیگری که تجزیه و تحلیل صدا را انجام می دهد، ارسال می کند. سامسونگ اعلام کرد که تلویزیونها حتی ممکن است این کار را زمانی انجام دهند که ویژگی فعالسازی صوتی خاموش است.
به نظر میرسد این روزها چنین حریم خصوصی عادی است: اخیراً Google، به دنبال حکم دفتر کمیسر اطلاعات بریتانیا ، موافقت کرد که خطمشی رازداری خود را بازنویسی کند تا «در دسترستر» شود و «به کاربران اجازه دهد کنترلهایش را راحتتر پیدا کنند» و، مهمتر از همه، برای اینکه سیاست حفظ حریم خصوصی آن با قانون حفاظت از دادههای بریتانیا مطابقت داشته باشد. هلند نیز گوگل را به جریمه 12 میلیون پوندی تهدید کرد که اگر به امور خود نظم ندهد.
فیس بوک مجبور شد اقدامات مشابهی را در سال 2014 انجام دهد، با این حال تغییرات اساساً حریم خصوصی را بهبود نمی بخشد، بلکه به سادگی تضمین می کند که نحوه برخورد با حریم خصوصی ما راحت تر قابل درک است – به خصوص زمانی که داده های ما بخشی از یک مدل تجاری مبتنی بر تبلیغات هدفمند است. به عبارت ساده، وقتی ثبت نام می کنیم، همچنان موافقت می کنیم که داده های خود را به اشتراک بگذاریم.
ایمیل هفتگی برای اروپایی ها توسط دانشمندان اروپای
رویکرد درهای باز به داده ها
اکثر تغییرات در خط مشی رازداری گوگل مربوط به اطلاع رسانی واضح به کاربران است که چگونه با اطلاعات آنها برخورد می شود. تنظیمات پیشفرض برای کاربران همچنان اجازه استفاده از دادههایشان را میدهد، مگر اینکه بهطور خاص انصراف دهند. دریافت این داده ها از شما و انتقال آنها معامله ای است که کاربران در ازای خدمات وب رایگان و مبتنی بر تبلیغات انجام می دهند.
اما بیپایان آشکار است که چگونه شرکتهایی که در مورد نیاز به دسترسی به دادههای کاربر برای آنها انجیلی هستند، با این وجود در مورد نحوه استفاده از آن مبهم هستند. شرایط و ضوابط طولانی و عجیب هستند. کمیسر اطلاعات دستورالعملهای گوگل در مورد حریم خصوصی را «گیجکننده» توصیف کرد. و گوگل فعالانه عمل نمی کند، بلکه پاهای خود را تا زمانی که رگولاتور درخواست اقدام کند، می کشد.
سیاست حفظ حریم خصوصی که ظاهراً خواناتر و در دسترستر فیسبوک است، اکنون اجازه میدهد تا دادهها بین فیسبوک، واتساپ و اینستاگرام منتقل شود – رویکردی که نظارتهای تنظیمکننده داده آلمانی و هلندی را به همراه داشته است. استدلال فیس بوک این است که ما تبلیغاتی را خواهیم دید که مرتبط ترند – این شرکت فقط در تلاش است کمک کند. با این حال نگرانیهای مصرفکننده همچنان باقی میماند، عمدتاً به این دلیل که سرعت تغییر و این گذار به پیشفرض باز بودن خیلی سریع رسیده است. هنگامی که مردم متوجه می شوند چه اتفاقی برای داده های آنها می افتد، بسیاری از آنچه در آن ثبت نام کرده اند شوکه می شوند.
بنابراین، واقعاً اینجا چه خبر است و ما باید نگران چه چیزی باشیم؟
حریم خصوصی یک فناوری مخرب است
اصطلاح فناوری مخرب اغلب در کنار عباراتی مانند چاپ سه بعدی، روباتیک یا هوش مصنوعی یافت می شود. طبق گزارش هاروارد بیزینس ریویو :
فنآوریهای مخرب مجموعهای از ویژگیهای بسیار متفاوت از آن دسته از ویژگیها را معرفی میکنند که مشتریان جریان اصلی از نظر تاریخی ارزش قائل هستند، و اغلب در یک یا دو بعد که برای آن مشتریان اهمیت ویژهای دارند، عملکرد بسیار بدتری دارند… سپس، در ابتدا، فناوریهای مخرب تنها در بازارهای جدید یا برنامه های کاربردی جدید.
جمع آوری داده ها، داده کاوی و تجزیه و تحلیل نگاه ما به دستگاه های تلفن همراه و صفحه نمایش رایانه را تغییر داده است. محتوا در حال حاضر سازگار و پاسخگو به رفتار ما است. اما این لزوما به این معنی نیست که اینها فناوری هایی هستند که بسیاری از ما می خواهیم یا به آن نیاز داریم.
ابزارهای ارتباطی آنلاین ما مانند ایمیل و رسانه های اجتماعی که عمدتاً در محل استفاده رایگان هستند، مبتنی بر بهینه سازی درآمد از طریق تبلیغات هدفمند هستند. برای اینکه این کار مقرون به صرفه باشد، فناوری زیربنایی باید مخل باشد – هم در نحوه تعامل اجتماعی ما و هم در ظرفیت آن برای ارائه ارزش تجاری. همه ما متوجه شدهایم که چگونه رسانههای اجتماعی اساساً زندگی ما را مختل کردهاند، اما تا همین اواخر سیستمها و نرمافزارهای زیربنایی که میتوانند هویت ما و کارهایی که انجام میدهیم را آشکار کنند و این دادهها را برای تأثیرگذاری بر رفتار مصرفکنندهمان به اشتراک بگذارند، هزینه کمی دریافت کردهاند. توجه
همه مخالف این اختلال نیستند: همانطور که ادوارد اسنودن در سال 2013 اشاره کرد ، بی تفاوتی عمومی یکی از بزرگترین متحدان گوگل در جنگ حریم خصوصی است. بنابراین بی میلی گوگل نباید تعجب آور باشد، زیرا مسیر فعلی آن بر اساس برهم زدن حریم خصوصی کاربران است.
همانطور که معمولاً اتفاق میافتد، یک فناوری مخرب دیگر را به وجود میآورد: وب تاریک واکنشی به تلاش برای برهم زدن آزادی ما برای خصوصی بودن است، اما هیئت منصفه در مورد اینکه آیا تلاشها برای چارچوببندی مجدد بحث فعلی موفق خواهند شد یا خیر. رقیب فیسبوک دوستدار حریم خصوصی، Ello، تبلیغات قابلتوجهی داشت، اما قبلاً توسط بسیاری از آن حذف شده است ، در حالی که Spideroak که مربوط به فضای ذخیرهسازی ابری است ، به دنبال به چالش کشیدن افرادی مانند Google Drive و Dropbox است.
اما اینها گرداب های کوچکی در رودخانه ای از خدمات آنلاین رایگان هستند که حریم خصوصی کاربران را به عنوان کالایی قابل فروش و قابل مبادله برای شرکت ها در نظر می گیرند.
اندازه گیری و ضد اقدام
بنابراین به نظر می رسد که نبرد فزاینده ای بین شرکت ها و کاربران وجود دارد. گوگل، مایکروسافت، آمازون و سایر شرکتها از ماهیچههای خود برای پرداخت پول به شرکتهایی استفاده میکنند که نرمافزار مسدودکننده تبلیغات را برای متوقف کردن مسدود کردن ایجاد میکنند . من معتقدم این جنگ واقعاً تازه شروع شده است، با بهینه سازی هایی برای مدیریت حریم خصوصی – هم برای از بین بردن آن و هم برای محافظت از آن – که نماینده یک نیروی مخرب فرار و در حال ظهور است.
حتی در حالی که Google Glass اکثر کاربران را به وحشت انداخته است ، نبرد برای دسترسی به افکار و نگرانی های خصوصی ما در حال شروع شدن است. چالش برای کسانی که برای محافظت از حریم خصوصی نوآوری می کنند، یافتن جایگزین های مناسبی است که می تواند وضعیت فعلی را تغییر دهد. در این بین شاید باید مراقب حرف هایی که در اتاق نشیمن خود می گویید باشید .
بدون نظر