روند سازمان‌های “مسطح” در برخی از بزرگترین شرکت‌های جهان رو به افزایش است. وقتی به آرمان شهر فکر می کنید که در آن همه افراد در یک سازمان نظر دارند و می توانند مستقل عمل کنند، دیدن جذابیت آسان است.

ایلان ماسک، مدیرعامل و معمار محصول تسلا، در خط مشی ارتباطی به کارکنان خود در تسلا می گوید :

هر کسی در تسلا می‌تواند و باید با هر شخص دیگری ایمیل بزند/مطابق با آنچه فکر می‌کند سریع‌ترین راه برای حل یک مشکل به نفع کل شرکت است.

در یک سازمان مسطح ، لایه های مدیریتی کمتری به طور فعال در تصمیم گیری دخالت دارند. افرادی که اطلاعات مربوطه را دارند، تصمیمات مربوطه را اتخاذ می کنند که این امر بار سلسله مراتبی را کاهش می دهد.

تجزیه و تحلیل جهان، از کارشناسان

می توانید تصور کنید که این کار در سازمان های کوچک و متوسط ​​کار می کند. اما برای شرکت‌های بزرگ‌تر، سرمایه‌گذاری هنگفتی برای تحول مورد نیاز است، که اغلب یک ساختار مسطح را اغلب غیرواقعی و غیرقابل تصور می‌کند.

 

در خرده‌فروشی آنلاین Zappos، مدیرعامل تونی هسیه با اتخاذ اصول هولاکراسی به سطح کاملاً جدیدی رسیده است. اینها شیوه های خود مدیریتی قابل تنظیمی هستند که در آن نقش ها حول کار تعریف می شوند، اختیارات توزیع می شود و سازمان به طور منظم در تکرارهای کوچک به روز می شود.

گری همل، محقق و مشاور مشهور، برای برداشتن این یک گام فراتر، از اخراج همه مدیران دفاع کرد، زیرا او ادعا می کند که آنها کم کارآمدترین بخش یک سازمان هستند.

چرا اینقدر جذاب؟

از آنجایی که سازمان‌ها تلاش می‌کنند به سرعت به چالش‌ها و فرصت‌های جدید پاسخ دهند، سازمان‌های متملق‌تر زنجیره فرماندهی را کوتاه می‌کنند و ارتباطات بین کارکنان و مدیریت را افزایش می‌دهند.

نه تنها این، بلکه محققان رااج ساه و جوزف استیگلیتز استدلال کردند که سازمان‌های سبک سلسله مراتبی مشکلاتی مانند رد پروژه‌های خوب بدون دلیل ایجاد می‌کنند. هر چه تعداد لایه های تصمیم گیری سازمانی بیشتر باشد، احتمال رد شدن یک پروژه خوب که در غیر این صورت تاثیر مثبتی بر رشد شرکت داشته باشد، بیشتر می شود.

و این فقط کارمندان سطح پایین تر از شرکت های سلسله مراتبی سنتی دلسرد نمی شوند. در تحقیقات خود، با معاون توسعه شرکتی یک شرکت بزرگ آمریکایی که در بخش انرژی فعالیت می کند صحبت کردیم. او به ما گفت:

من نگران هستم که فرصتی برای دیدن برخی از پروژه ها پیدا نکنم … زیرا آنها از یک “فیلتر” عبور می کنند و من نمی توانم انتخابی داشته باشم زیرا نمی توانم … همه آنها را ببینم. یک تمایل طبیعی برای نشان دادن ایده هایی وجود دارد که احتمال بیشتری برای دریافت بودجه دارند.

این نکته با تحقیقاتی تقویت می‌شود که نشان می‌دهد در شرایطی که سطوح زیادی در یک سازمان نسبت به تعداد کل کارکنان وجود دارد، اطلاعات زمانی که از سطوح سلسله مراتبی عبور می‌کنند، تحریف می‌شوند. این ساختارها کارکنان را تشویق می‌کند تا از مافوق دور بزنند یا به سادگی از آنها به عنوان پیام‌رسان استفاده کنند.

برش دادن لایه‌های سازمانی نیز سرعت تصمیم‌گیری و زمان لازم برای عرضه محصول به بازار را بهبود می‌بخشد. مطالعه ای بر روی بیش از 300 مدیر اجرایی از سراسر جهان نشان داد که هر چه تعداد لایه های سازمانی بیشتر باشد، سازمان با محصولات و خدمات جدید به مشتریان کندتر دسترسی پیدا می کند.

فراتر از روابط انسانی در دفتر، سازمان‌های هموارتر اغلب ارزان‌تر و پویاتر هستند. این مزایا مشابه آنچه که سازمان ها از طریق برون سپاری به دست می آورند ، است، جایی که شرکت ها از سرمایه گذاری در منابع اجتناب می کنند.

با حداقل نگه داشتن تعداد لایه های مدیریتی، یک ساختار سازمانی مسطح به کاهش هزینه های سربار مدیریت کمک می کند .

همه نمی توانند صاف تر باشند

ساختارهای سازمانی چالش هایی دارند. مدیران فردی می توانند در برابر حرکت به یک ساختار مسطح مقاومت کنند زیرا می ترسند شغل خود را از دست بدهند.

ساختار صاف تر همچنین ممکن است منجر به احساس مسئولیت پذیری کمتری شود زیرا هر کارمند بیش از یک رئیس دارد. اگر ارتباط بین کارکنان و مدیریت به خوبی مدیریت نشود، به طور بالقوه می تواند مدیران را تحت تأثیر قرار دهد.

چالش دیگر زمان، منابع و سرمایه گذاری قابل توجهی است که برای تبدیل یک سازمان بزرگ به ساختاری مسطح تر لازم است.

 

در واقعیت، فشار برای صاف شدن بسیار شبیه تمرکز بر چابکی است. چابکی توانایی پیکربندی مجدد سریع استراتژی، ساختار، فرآیندها، افراد و فناوری برای بیشترین سود است. یکی از عناصر کلیدی یک سازمان مسطح است.

طبق یک نظرسنجی جهانی مک کینزی ، دو سوم از پاسخ دهندگان نشان دادند که شرکت های آنها از قبل تحولات چابکی را آغاز کرده اند. به عنوان مثال می توان به گوگل، نتفلیکس، اسپاتیفای، گروه بانکی هلندی ING و اخیراً ANZ اشاره کرد.

جالب توجه است، این مطالعه نشان می دهد که تنها 4 درصد از کل پاسخ دهندگان می گویند که شرکت های آنها با ایجاد یک ساختار مسطح، تحولات چابک را به طور کامل اجرا کرده اند.

نکته پایانی این است که صنایع مختلف دارای پویایی های متفاوت و درجات مختلف اختلال هستند – و بنابراین ممکن است برای عملکرد مؤثر به ساختارهای سازمانی متفاوتی نیاز داشته باشند.

  • پست الکترونیک
  • روابط محل کار
  • ارتباط
  • مدیریت
  • نوآوری
  • کسب و کار
قبل از اینکه بری…

هدف این گفتگو بازسازی اعتماد به کارشناسان و ترویج بحث عمومی آگاهانه تر است. روزنامه نگاری مستقل مبتنی بر واقعیت ما برای یک دموکراسی سالم ضروری است. حمایت شما ما را قادر می سازد تا محتوای خود را رایگان و در دسترس نگه داریم.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *