به طور کلی، افراد تمایل به طوفان فکری گروهی دارند. آن روش خاص تولید ایده به یک راه حل استاندارد برای تیم هایی که سعی در حل مشکلات دارند تبدیل شده است.
با این حال، به دلیل جهانیشدن، چالشهای سازمانی، زمان و منابع، شرکتهای بیشتری را میبینید که کمپینهای ایدهای را در فضای ابری سازماندهی میکنند که در آن شرکتکنندگان در حال طوفان فکری هستند و به تنهایی ایدههایی را ارائه میکنند. در این پست، تکنیکهای طوفان فکری انفرادی را توضیح خواهم داد.
چرا باید خودتان به طوفان فکری فکر کنید
طوفان فکری در واقع مختص گروههایی از مردم نیست، اگرچه اکثر ما اینگونه فکر میکنیم. به عنوان یک کارآفرین با ضرب الاجل، من به تنهایی با طوفان فکری آشنا هستم. |
احتمالاً تاکنون از بسیاری از این روش ها در زندگی خود استفاده کرده اید. اما اگر میخواهید توسعهدهنده محصول یا بازاریاب بهتری شوید، به عنوان مثال، طوفان فکری منظم به شما کمک میکند تا مدبرتر شوید، طوفان فکری:
- ایده های جدیدی به شما می دهد.
- به شما کمک می کند مشکلات را حل کنید.
- تفکر خلاق شما را بهبود می بخشد.
همانطور که تکنیک های طوفان فکری زیر را بررسی کردم، شروع به دیدن 3 رویکرد اساسی برای طوفان فکری کردم که فکر می کردم برای شما مفید است. هنگامی که نحوه عملکرد آنها را فهمیدید، می توانید آنها را با هم ترکیب کنید و بهترین نتایج را بدست آورید.
1. از تکنیک های طوفان فکری انجمنی استفاده کنید تا از جعبه خود خارج شوید
تداعی یک راه قدرتمند برای عبور از تفکر معمولی و خروج از جعبه است. ما عموماً با ایدههایی مواجه میشویم که در ابتدا بدیهی هستند و طوفان فکری انجمنی راه خوبی است تا بهجای ساعتها کار، بهطور مصنوعی خود را مجبور کنید از آن نقطه عبور کنید.
این نوعی میانبر است که به ضمیر ناخودآگاه، تداعیهایی که قبلاً میشناسید، اما به خود اجازه نمیدهید فکر کنید، میآید.
تکنیک طوفان فکری انجمنی 1: طوفان کلمات
طوفان کلمه جایی است که شما کلماتی را که با دیدن کلمه دیگری به ذهنتان خطور می کند یادداشت می کنید. ممکن است بر اساس پروژه یا چالش خود با یک یا دو کلمه شروع کنید و شروع به نوشتن هر کلمه ای که به ذهنتان می رسد، کنید. سپس این کلمات با توجه به ارتباط آنها با یکدیگر گروه بندی می شوند. |
شما به سرعت کلمات مرتبط یا مرتبط را بر اساس دسته بندی ایجاد خواهید کرد.
یک وب سایت طوفان کلمه ( http://www.lonij.net/wordstorm/wordstorm.php ) وجود دارد که می تواند به شما کمک کند تا با تکنیک های طوفان کلمه شروع کنید.
تکنیک طوفان فکری 2: تداعی کلمات
تداعی کلمات مانند طوفان کلمه است، با این تفاوت که شما بر اساس ارتباط کلمات با یکدیگر گروه بندی نمی کنید. هنگامی که نمی خواهید بیش از حد در مورد ارتباط کلمات با یکدیگر فکر کنید، به عنوان تکنیکی برای به جریان انداختن خلاقیت بهتر عمل می کند.
با یک یا دو کلمه شروع کنید و اولین کلماتی که به ذهنتان می رسد را یادداشت کنید. بیش از حد به فرآیند فکر نکنید. شما باید از کلماتی که به ذهنتان خطور می کند شگفت زده شوید، به خصوص وقتی بدن خود را گرم می کنید.
هدف این است که آن کلمات “پنهان” را پیدا کنید که مردم با موضوعی مرتبط می کنند که شما بلافاصله به آن فکر نمی کنید .
تکنیک طوفان فکری 3: نقشه برداری ذهنی
استفاده از نقشه ذهنی راهی برای سازماندهی بصری داده ها و اطلاعات است. نقشهبرداری ذهنی محبوبیت خود را نشان داده است، به خصوص
اگر بهتر بتوانید دادهها را بهجای
فهرستها به صورت بصری درک کنید.
نقشه ذهنی که حول یک ایده مرکزی سازماندهی شده است مانند شاخه درخت عمل می کند. ایده ها و سپس ایده های فرعی که با ایده اصلی مرتبط هستند از ایده اصلی منشعب می شوند.
نقشه ذهنی برای شکستن مسائل (پیچیده) و دریافت بینش در مورد تمام عناصر مرتبط با آن موثر است.
تکنیک طوفان فکری 4: تداعی بصری
در حالی که تداعی های بصری در “مرحله ایجاد چالش و اکتشاف ” مفید هستند، بهترین کار توسط افرادی انجام می شود که در تیم اصلی (کارمندان، مشتریان) نیستند تا انجمن های آنها صادقانه باشد و با آشنایی بیش از حد با مشکل آلوده نشوند. . |
تداعی بصری بسیار شبیه تداعی کلمه است. به آزمون رورشاخ فکر کنید که در آن هر کلمه یا فکری که با دیدن یک تصویر به ذهنتان می رسد را یادداشت می کنید. کنترل این روش این است که از چه تصاویری استفاده خواهید کرد.
در پایان شما یک تابلوی روحی ایجاد میکنید که چالش و/یا حوزههای نوآوری استراتژیک شما را منعکس میکند.
2. الهام بگیرید
آیفون بدون بیرون رفتن از جعبه ممکن نبود. پردهها را بردارید و به دامنههایی غیر از دامنه خودتان نگاه کنید. برخی از نوآوری های بزرگ از طوفان فکری متقابل به دست آمده اند. سازمان ها به طور معمول از همکاری متقابل برای رسیدگی به مشکلات پیچیده استفاده می کنند. وقتی خودتان هستید، میتوانید وبسایتها و نشریاتی را که مخاطبان متفاوتی را مورد خطاب قرار میدهند، بررسی کنید.
دور نگاه کردن از حوزه تخصصی فوری خود نیز به جرقه تفکر جانبی کمک می کند و به شما این فرصت را می دهد که ایده های دیگران را بسازید: ایده های جدید از خارج و داخل کسب و کار شما http://www.springwise.com/ideas/
به نوآوری متقابل صنعت نگاه کنید، این به نوآوری هایی اشاره دارد که با استفاده از قیاس های بین صنعتی یا با انتقال رویکردها از یک صنعت به صنعت دیگر به وجود می آیند: نگاهی به جعبه ابزار نوآوری صنایع متقابل با 50 شرکت و صنعت الهام بخش که می توانید از آنها بیاموزید، داشته باشید: www . .crossindustryinnovation.com
منابع الهام بیشتر:
+ 3200 نوآوری برای الهام بخشیدن به تفکر شما: http://www.moreinspiration.com/
تماشای تاریخچه: http://www.paleofuture.com/
جدول زمانی انقراض 1950 – 2050: http://pradt.net/imgs/book/grand/extinctiontimeline.jpg
به دنبال ترکیبات قدرت باشید.
ترکیبی از تکنیکهایی را که به خوبی با هم کار میکنند، یا به نظر میرسد که در آنها برتر هستید، کاوش کنید.
به عنوان مثال، شاید ابتدا انجام تداعی کلمات و سپس رفتن به تمرینات نقشه ذهنی بهترین راه برای درک چالش و ارائه ایده های ارزشمند باشد. شاید طراحان محصول موفقیت بزرگی را در شروع با الهام گرفتن از سایر مشاغل و سپس استفاده از نقشه ذهنی برای سازماندهی آن ایده ها پیدا کنند.
در پایان، شما باید ترکیب های خود را کشف کنید که کار را انجام می دهد.
3. برای به دست آوردن دیدگاهی کاملاً جدید، دیدگاه جدیدی داشته باشید
در حالی که طوفان فکری انجمنی و نگاه کردن به سایر مشاغل به شما کمک میکند مسیرهای کاملاً جدیدی را پیدا کنید، یافتن یک دیدگاه جدید زمانی کار میکند که در مسیر درستی هستید اما قادر به پایان دادن به آن نباشید.
به دست آوردن یک تکنیک کاملاً جدید دیدگاه 1: اگر چه می شد
این احساس نزدیکی است، اما کاملاً وجود ندارد. « چه میشود» یک تکنیک طوفان فکری قدردانی است که برای گسترش ایدهها استفاده میشود. می تواند ایده های متوسط را به ایده های عالی تبدیل کند. “بله کوبیدن” را از بین می برد، از ریزش نخ و سایر تاکتیک های رایج برای کنار گذاشتن ایده ها جلوگیری می کند. و می تواند راه حل های درخشانی برای مشکلات دشوار ایجاد کند.
بپرسید، “چه می شود اگر…” با صرف پرسیدن “چه می شود اگر؟”، می توانید همه چیز را برعکس کنید.
بسیاری از نویسندگان داستانی طرفدار این هستند که از خود بپرسید “چه می شود اگر” نه تنها زمانی که گیر کرده اید، بلکه حتی زمانی که نوشتن به خوبی پیش می رود. تعجب که اگر چیزی تغییر کند چه اتفاقی می افتد و استفاده از ذهن طوفان فکری خود برای اجرای آن، راه خوبی برای دریافت دیدگاه متفاوت در مورد پروژه یا مشکل است.
“اگه از یه احمق بپرسی چی؟”
“اگر… نگرش داشت چی؟”
“اگر … سر و صدا کند چه؟”
نگاهی به 100 سوال “چه می شد اگر” در: http://www.dontheideaguy.com/100whats/
به دست آوردن یک روش کاملاً جدید دیدگاه 2: سؤال بپرسید
با دور شدن از آنچه می دانید، می توانید پرده را کنار بزنید و در نهایت پاسخ را ببینید. اینجاست که سوالات مطرح می شود.
سوالاتی که در مورد پروژه یا مشکل دارید را یادداشت کنید. سپس، برای هر یک از این سؤالات، به سرعت شروع به فهرست کردن پاسخ ها کنید.
وقتی شروع به پاسخ دادن به سؤالات اولیه می کنید، سؤالات دیگری به ذهن خطور می کند که با پاسخ هایی که یادداشت می کنید مرتبط است. این سوالات فرعی را یادداشت کنید و همین روش را انجام دهید.
به نوعی مانند ایجاد یک طرح کلی است که بر اساس سؤالات است.
به دست آوردن یک تکنیک چشم انداز کاملاً جدید 3: محدودیت های اجباری
محدودیت های اجباری راهی برای حل یک مشکل دشوار با ایجاد یک مشکل متفاوت است.
با این ایده که «ضرورت مادر اختراع است»، محدودیتهای اجباری حوزه منابع، گزینهها، زمان یا نتایج را محدود میکنند و شما را مجبور میکنند با کمترین هزینه کار کنید. اغلب، داشتن گزینههای زیاد فلجکننده است و محدودیتهای اجباری جرقه خلاقیت میدهد.
به آپولو 13 فکر کنید.
آنها باید در مدت زمان محدودی با استفاده از مواد محدود، یک میخ مربعی را به یک سوراخ گرد وارد کنند، به نحوی که فضانوردان آپولو بتوانند آن را بازسازی کنند. و انجام دادند.
تصور کنید، هر چند، اگر آنها موادی را که می خواستند، و همیشه در دنیا داشته باشند. چند میلیارد دلار، چند قرارداد دولتی و چقدر پیچیده بود تا به راه حل نهایی برسیم؟
گاهی اوقات محدودیت ها، مانند آپولو 13، اصلاً دلخواه نیستند. آنها واقعی هستند.
اما گاهی اوقات شما هیچ محدودیتی ندارید و باید محدودیت های تخیلی ایجاد کنید تا به همان اثر برسید. شاید شما انتخاب کنید که زمان مجاز برای یک راه حل، مواد موجود یا هدف باریک تعریف شده را کاهش دهید.
هر چه که باشد، خواهید دید که خلاقیت زمانی رشد میکند که کمتر کار کنید. محدودیت های اجباری راهی برای تعقیب و گریز و انجام کارها دارند.
پس از طوفان فکری خود – پیاده روی کنید
پس از 45-60 دقیقه طوفان فکری انفرادی، کافی است متوقف شوید. از میز خود فاصله بگیرید بند ناف را ببرید. برق را بکشید. برو بیرون. محیط خود را تغییر دهید. انجام یک کار فیزیکی مانند پیاده روی معمولا زمانی توصیه می شود که مغز خود را خسته کرده اید. دور شدن از یادداشتهایتان میتواند به مغز کمک کند تا اطلاعات را قبل از اینکه راهحل را به شما برگرداند، درک کند.
منابع طوفان فکری زیادی به صورت آنلاین وجود دارد که می تواند به شما در اولین فرآیند – تولید ایده کمک کند. اما این شما هستید که باید با ایده ها بنشینید و از میان آنها بگذرید تا جواهرات را پیدا کنید. صیقل دادن به بهترین ایده ها سخت ترین بخش است زیرا مستلزم استدلال/مهارت و شهود است.
این تکنیکهای طوفان فکری را امتحان کنید و دفعه بعد که به تنهایی به بررسی چالشها و فکر کردن به راهحلها میپردازید، تفاوتی را که آنها ارائه میکنند را ببینید. خوش بگذره!
بدون نظر