تفکر خارج از چارچوب به چه معناست؟
3 مثال ساده از تفکر خارج از چارچوب
چرا فکر کردن خارج از چارچوب مهم است
8 راه برای تفکر خارج از چارچوب
چه میشود اگر برای هر فلاتی که به آن میرسیم، محدودیت منابعی که به آن برخورد میکنیم – یا حتی هر چالشی که با آن روبرو هستیم – متوقف میشدیم و میپرسیدیم: “اگر چه میشود؟” اگر قوانین را به چالش بکشیم و خارج از چارچوب فکر کنیم چه؟
این دقیقاً همان کاری است که 17 توسعهدهنده نرمافزار هوشمند در اورگان در بهار 2000 انجام دادند. مارتین فاولر، جیم های اسمیت و 15 همکار دیگر گرد هم آمدند و قوانین توسعه نرمافزار را زیر پا گذاشتند . آنها مفهومی اندیشیدند که به طور کامل قوانین توسعه نرم افزار را برای سرعت بخشیدن به زمان عرضه نرم افزار به بازار پاک کرد. این مفهوم روش شناسی چابکی است که امروزه می شناسیم.
اما منظور از تفکر خارج از چارچوب چیست – تشویق استقلال و نوآوری در محل کار؟ به هر حال، آیا ارزشی برای رها کردن چیزها به همان شکلی که هستند وجود ندارد؟ حتی زمانی که سعی نمیکنید کل یک صنعت را مختل کنید، فکر کردن خارج از چارچوب میتواند در کل سازمان شما تفاوت ایجاد کند. در ادامه بخوانید تا بیاموزید که چگونه به نظر می رسد، چرا مهم است، و چگونه می توانید خارج از چارچوب فکر کنید.
تفکر خارج از چارچوب به چه معناست؟
تفکر خارج از چارچوب استعاره ای است که اغلب برای توصیف تفکر متفاوت، غیر متعارف، بدیع یا خلاقانه استفاده می شود.
برای مثال در موارد ساده ای مانند استفاده از کاغذ برای ساختن کاردستی ها – به جای نوشتن فقط روی آنها – ظاهر می شود. یا به اشکال پیچیده تر، مثلاً فکر کردن به مفاهیمی مانند روش شناسی چابک برای حل مسئله.
طبق گفته شرکت Fast، این اصطلاح در دهه 1970 مورد استفاده قرار گرفت . مشاوران مدیریت به مشتریان یک پازل نه نقطه ای می دهند و از آنها می خواهند که نقاط را تنها با چهار خط به هم متصل کنند.
به طور طبیعی، این کار نیاز به تفکر جانبی دارد، بنابراین مشاوران مشتریان خود را تشویق میکنند که «خارج از چارچوب فکر کنند». در این مورد، برای دستیابی به یک راه حل نوآورانه، آنها نیاز داشتند که به معنای واقعی کلمه فراتر از جعبه نگاه کنند و چیز دیگری خلق کنند.
یک چیز از این تمرین برای ما برجسته است. ابتدا یک جعبه را می بینید. برای ترسیم آن چهار خط، ابتدا باید گزینه های درون کادر را تمام کنید. تنها در این صورت می توانید متوجه شوید که مشکل از خود جعبه است . شما پس از درک جعبه و کشف محدودیت های آن به این درک می رسید .
فکر کردن خارج از چارچوب به معنای درک کامل وضعیت موجود است – سپس آن را به چالش بکشید.
3 مثال ساده از تفکر خارج از چارچوب
از خانه گرفته تا محل کار، و ایدههای نوآورانهای که تکامل انسان را هدایت میکنند، در اینجا تفکر خارج از چارچوب به نظر میرسد:
- در خانه – راه بهتری برای تا کردن لباس ها : ماری کوندو راهی برای تا کردن لباس اندیشید تا در فضای ذخیره سازی صرفه جویی کند و هر تکه لباس را در یک نگاه ببیند.
- در محل کار – بارگیری برنامه ها با بودجه 35 دلاری دو برابر شد : در یک شیرین کاری بازاریابی ویروسی، آنیا جکسون، کارآموز روز پنجشنبه، خود را به یک قطب بست تا بارگیری کند. تنها چیزی که او خرج کرد پول برای دستبند، تخته و نشانگر بود.
- در نوآوری – چرخ و محور : انسان ها چرخ را اختراع کردند، بعداً در طراحی ساده ای برای ایجاد محور، شخم و بعداً موتور بهبود یافتند.
چرا فکر کردن خارج از چارچوب مهم است
تفکر خارج از چارچوب به شما کمک می کند تا مشکلات چالش برانگیز را حل کنید . این به شما اجازه می دهد تا فراتر از یک محدوده تعریف شده از ارتباط نگاه کنید تا پاسخ هایی را بیابید که در غیر این صورت وجود نداشتند.
برای مثال، روش چابک از نگاهی فراتر از رویههای توسعه نرمافزار ایجاد شده است. نتیجه اتخاذ چابک؟ زمان عرضه سریع نرم افزار به بازار و افزایش سود.
تفکر خارج از چارچوب نیز شما را مجبور می کند که افق خود را بررسی کنید. و هنگامی که افق خود را بررسی می کنید، از تهدیدها و فرصت های قریب الوقوع آگاه می شوید. این آینده نگری استراتژیک شما را از منحنی های سود یا زیان جلوتر نگه می دارد زیرا می توانید فعال باشید.
شرکتها شروع به درک این موضوع کردهاند که اگر ما برای امتحان چیزهای جدید سازگار نباشیم، دچار رکود میشویم – و گاهی اوقات حتی موقعیت خود را در مقابل افراد و سازمانهایی که جرأت میکنند از دست میدهیم. ارزش داشتن دیدگاه های متفاوت در مورد یک تیم را نمی توان نادیده گرفت. در واقع، این مزیت واقعی تنوع در محل کار است . تنوع تجربه، تفکر واگرا و تمایل به ریسک، افراد را تشویق به رشد می کند. کوچک فکر کردن ما را کوچک نگه می دارد.
وقتی در جعبه می مانیم، ریسک پذیری، رشد و به چالش کشیدن وضعیت موجود، همگی ترسناک تر به نظر می رسند. برای تبدیل شدن به یک رهبر مؤثر ، کارمند ارزشمند یا عضو تیم، خارج از چارچوب فکر کنید.
بیایید بررسی کنیم که چگونه می توانیم از این نکات برای پرورش خلاقیت در محل کار و هر جای دیگر استفاده کنیم.
8 راه برای تفکر خارج از چارچوب
- یک تخلیه مغزی انجام دهید
- دامنه ارتباط خود را گسترش دهید
- خود را با یک تایمر در جعبه قرار دهید
- عقب تر از هدف کار کنید
- از کسی خارج از حوزه کاری خود بپرسید
- از بچه بپرس
- حل مشکل برای دیگری
- طوفان فکری با همکاران
1. یک آزمایش مغزی انجام دهید
دور انداختن مغز به شما کمک میکند تا ایدهها را از ذهن خود بیرون بیاورید و روی کاغذ بیاورید تا شفافیت را ارائه کنید و فرآیند تفکر را شروع کنید.
شما افکار خود را به همان سرعتی که میآیند، بدون نگرانی در مورد دستور زبان یا اصلاً منطقی، یادداشت میکنید. این شما را وادار میکند تا روی چیزی که مهمتر است تمرکز کنید: بیرون آوردن آن افکار از ذهن و روی کاغذ (یا پردازشگر کلمه!).
این به شما کمک می کند تا ایده هایی را بنویسید که اگر برای فکر کردن در مورد آنها مکث کنید، ممکن است آنها را به عنوان مضحک رد کنید. بعداً میتوانید همه این ایدهها را سازماندهی و ارزیابی کنید تا راهحل خوبی پیدا کنید.
2. دامنه ارتباط خود را گسترش دهید
هنگامی که در تلاش برای حل یک مشکل هستید، میتواند وسوسهانگیز باشد که به حقایقی که مستقیماً با مشکل خاص مرتبط هستند، پایبند باشید. اما این کافی نیست. چسبیدن به یک دیدگاه محدود از ارتباط، مانع از دیدن فرصت هایی می شود که ممکن است درست در مقابل شما باشد.
به جای اینکه ذهن بسته باشید، باید به روی ایده ها و دیدگاه های جدید باز باشید. اولین قدم این است که عادت کنید به چیزهایی که خارج از منطقه راحتی شما هستند فکر کنید .
یک مثال ساده فرض کنید باید یک مداد تیز کنید اما مداد تراش خراب است. اگر خود را به فکر کردن در مورد تعمیر تیز کن محدود کنید، ممکن است خیلی طول بکشد. اما وقتی دامنه ارتباط خود را گسترش می دهید، از جستجوی یک تیزکننده به دنبال یک شی تیز می شوید. فقط در این صورت است که به قیچی، چاقو یا سایر اشیاء خانگی که میتوان از آنها به عنوان تیزکننده استفاده کرد توجه کنید.
3. خود را با یک تایمر در جعبه قرار دهید
آیا مغز شما برای غلبه بر ضرب الاجلهای نزدیک به زمانهای پایانی به سمت خلاقیت بیش از حد حرکت میکند؟ این ممکن است تکنیک مناسبی برای شما باشد.
وقتی با یک مشکل چالش برانگیز مواجه می شوید، یک ضرب الاجل دلخواه برای خود تعیین کنید. در مرحله بعد، کسی (یا چیزی) را پیدا کنید که شما را مسئول نگه دارد. ممکن است از یک دوست یا همکار بخواهید یا مقداری پول برای چالش هایی که روزها تا ماه ها طول می کشد، شرط بندی کنید. برای مشکلات کوچکتر می توانید یک تایمر روی گوشی خود تنظیم کنید.
4. عقب تر از هدف کار کنید
عقبرفتن از هدف به شما این امکان را میدهد که بیشتر روی نتیجه تمرکز کنید تا فرآیند. به این ترتیب، به خودتان فضایی برای خلاقیت در این فرآیند می دهید.
شما می توانید نقاط عطف کلیدی را طراحی کنید که می توانید به طور جداگانه روی آنها تمرکز کنید. این به شما امکان می دهد تا مشکل را به بخش های کوچک قابل حل تقسیم کنید.
نتیجه را روی یک صفحه یا تکه کاغذ یادداشت کنید. سپس نقاط عطفی را که برای رسیدن به آن هدف نیاز دارید بنویسید . به شکستن نقاط عطف ادامه دهید تا زمانی که در هر نقطه عطف فقط یک کار در دسترس باشد.
5. از کسی خارج از حوزه کاری خود بپرسید
یکی از بزرگترین دلایل تفکر در جعبه این است که شما آنقدر به قوانین نزدیک هستید که نمی توانید چیز دیگری را ببینید. از کسی که قوانین صنعت شما را نمی داند بپرسید که برای حل مشکل چه کاری انجام می دهد. چشم اندازهای جدیدی به دست خواهید آورد که هرگز به تنهایی نمی بینید.
می توانید از والدین، همسر، دوست یا حتی یک غریبه در خیابان بپرسید. همچنین می توانید از کاربران نهایی محصول یا خدمات خود بپرسید. به عنوان مثال، اگر در حال طراحی یک سیستم نرم افزاری جدید هستید، افرادی که از آن استفاده خواهند کرد، بهترین ایده ها را خواهند داشت. اگر در حال طراحی یک فرآیند تجاری جدید هستید، به صورت متقابل همکاری کنید. به سراغ افرادی بروید که کار طراحی یا تبلیغ پروژه شما را انجام می دهند و از آنها بپرسید که نظرشان چیست.
6. از یک کودک بپرسید
کودکان دیدگاهی نابسامان نسبت به جهان و نحوه کارکرد آن دارند. برای آنها همه چیز ممکن است. اگر با کودکی در مورد مشکل خود صحبت کنید، او احتمالاً ایده هایی را با شما در میان می گذارد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کردید.
شاید برخی از این ایده ها بیش از حد باشد یا حاوی مقادیر زیادی شکر باشد. با این وجود، صحبت کردن با کودکان ممکن است خلاقانه ترین طوفان فکری باشد که می توانید انجام دهید.
7. حل مشکل برای شخص دیگری
حل کردن (یا تلاش برای حل) مشکلات دیگران می تواند به شما کمک کند تا ایده هایی برای حل مشکلات خود داشته باشید. شما مغز خود را بدون فشار تمرین می دهید و از حل مسئله هیجان می گیرید. این هیجان باید مغز شما را در حالت حل مسئله افزایش دهد.
اگر مشکل به اندازه کافی به خودتان نزدیک است، ممکن است الگوهایی را پیدا کنید که بتوانید برای خودتان استفاده کنید.
8. با همکاران طوفان فکری کنید
طوفان فکری با همکاران می تواند راهی عالی برای برانگیختن خلاقیت باشد. همکارانتان را در دفترتان، یک اتاق کنفرانس خالی، یا در یک تماس زوم جمع کنید و با هم طوفان فکری کنید.
مشکل را خلاصه کنید، 10 تا 15 دقیقه به افراد فرصت دهید تا فکر کنند، سپس به همه اجازه دهید تا ایده های خود را به نوبت به اشتراک بگذارند. هدف این است که راهحلهای زیادی را ارائه کنیم – حتی راهحلهایی که بعید به نظر میرسند. رویکردهای بعید به چالشها اغلب راههای نوآورانهای برای حل آنها ارائه میدهند.
هر کاری که انجام می دهید، دو بار فکر کنید: اول در جعبه، سپس خارج از جعبه
از آنجا که تفکر خارج از چارچوب اغلب قوانین را زیر پا می گذارد و ممکن است مضحک به نظر برسد، پذیرش آن می تواند سخت باشد. اولین کسی که ایده چرخ را در دوران ماقبل تاریخ مطرح کرد، احتمالاً ظاهر عجیبی داشت.
توماس ادیسون چطور؟ لامپ روشنایی؟ به هیچ وجه! اما بدون فکر کردن خارج از چارچوب، این افراد جهان را به روشی که انجام دادند تغییر نمیدادند.
دیگه چی؟ خلاقیت، که از طریق تفکر خارج از چارچوب به دست می آید، از ویژگی های رهبران خوب است . ارزشها و ویژگیهایی که رهبران از خود نشان میدهند، تمایل دارند تا خود را در فرهنگ تیمی بگنجانند. به عبارت دیگر، هنگامی که شما تمایل دارید که خارج از چارچوب فکر کنید، تیم شما برای انجام همین کار الهام گرفته و قدرت مییابد.
بر قوانین تعیین شده هنر خود مسلط شوید. آنها را اعمال کنید و اگر نتیجه ای نداشتند، به خود اجازه دهید خارج از چارچوب فکر کنید. از این کار خوشحال خواهید شد.
بدون نظر