من یه نظری دارم! چرا در سازمان خود صندوق بیمه ای راه اندازی نمی کنید که در صورت شکست ایده ها هزینه پرداخت کند؟ من معتقدم که این کار همزمان باعث تشویق و کاهش خطر می شود. اجازه بدهید توضیح دهم که چرا.

اولین باری که برای رهبری یک کارگاه خلاقیت در ایالات متحده استخدام شدم، مشتری لیستی از الزامات فروشنده را ارسال کرد که یکی از آنها داشتن بیمه مسئولیت حداقل 1 میلیون دلاری بود. به شخص اداری که لیست را برای من فرستاده گفتم مطمئناً چنین بیمه ای غیرضروری است زیرا کارگاه های من 98 درصد بقا دارند. به طرز عجیبی، این به او اطمینان نمی داد. او اصرار داشت که هنوز به بیمه نیاز دارم. بنابراین، از بیمه گذارانم خواستم که برای من یک بیمه نامه بنویسند. خوشبختانه، کارگاه‌های خلاقیت ریسک نسبتاً پایینی دارند – من اظهارنظر میزان بقا را با نماینده‌ام در میان نگذاشتم زیرا او عجیب‌ترین چیزها را جدی می‌گیرد – و اکنون برای حق بیمه سالانه نسبتاً ناچیز بیمه مسئولیت 2 میلیون یورویی دارم.

در حقیقت، این اتفاق خوبی بوده است. فعالیت‌های حرفه‌ای من نسبتاً بی‌ضرر هستند، جدای از آسیب رساندن به فرضیات عجیب و آسیب رساندن به احساسات تسهیل‌کنندگان طوفان فکری. با این وجود، خطر کوچکی وجود دارد که ممکن است مشکلی پیش بیاید – برای مثال، یک تمرین شعبده بازی با اره برقی ممکن است طبق برنامه ریزی کار نکند – و من می توانم مسئول خسارات اساسی باشم. ممکن است خانه ام را از دست بدهم می توانستم خودم را به شدت در بدهی ببینم و نتوانم خرج فرزندانم را تامین کنم. من می توانم با پرداخت کمتر از 200 یورو در سال از این سناریو و نگرانی جلوگیری کنم.

چرا همین کار را با ایده های دیوانه کننده انجام نمی دهید؟ بیایید ببینیم چگونه کار خواهد کرد.

ایده ها نیز خطرناک هستند

ایده های دیوانه وار و بالقوه نوآورانه یک ریسک مالی هستند. در واقع، این خطر است که اغلب از اجرای آنها جلوگیری می کند. اگر یک ایده احمقانه کار کند، شرکت شما می تواند پول زیادی به جیب بزند. اگر کار نکند، ممکن است هزینه های قابل توجهی داشته باشد. به همین دلیل است که اکثر ایده‌های اجرا شده که از ابتکارات نوآوری معمولی بیرون می‌آیند، متوسط ​​هستند. آنها کم خطر هستند، اما پاداش کم نیز دارند.

برای نشان دادن تفاوت، اجازه دهید تصور کنیم، برای مثال، شرکت شما پشت خراش های الکترونیکی تولید می کند. شما تصمیم می گیرید یک کمپین ایده راه اندازی کنید تا ایده هایی را برای بهبود محصول جذب کنید. یک ایده ارائه محصول در رنگ های مختلف است. امروزه فقط در رنگ خاکستری تیره موجود است. ایده دیگر مهندسی مجدد محصول از یک دستگاه دستی به یک ربات کوچک و مستقل است که در اطراف کمر شما حرکت می‌کند، آن را خراش می‌دهد، لوسیون می‌مالد و سرتاسر آن را نوازش می‌کند. اجرای ایده اول هزینه کمی دارد. پس اگر درست نشد ضرر بزرگی در کار نیست. علاوه بر این، ایده‌های بهبود تدریجی دارای میزان موفقیت نسبتا بالایی هستند. برخی افراد مطمئناً خراش های رنگی پشت را خواهند خرید.

از سوی دیگر، ایده ربات ریسک بالایی دارد و گران است. شما باید آن را طراحی کنید، آزمایش کنید، آن را بهبود بخشید و سپس آن را بسازید. تولید به ابزار جدید نیاز دارد. پس از آن، افراد بازاریابی باید خراش رباتیک پشتی جدید را تبلیغ کنند و فروشندگان باید آن را بفروشند. همه این فعالیت ها نیاز به سرمایه گذاری مالی دارند و در صورت شکست ایده، آن سرمایه گذاری از بین می رود. مطمئناً، می‌توانیم مفهوم جشن شکست را تحسین کنیم. اما، بیایید صادق باشیم، همه ما ترجیح می دهیم موفقیت را جشن بگیریم. علاوه بر این، از دست دادن صدها هزار یورو خوشایند نیست، حتی اگر پول شرکت شما باشد.

بنابراین، اگر بتوانید ایده ها را بیمه کنید، چه؟ بودجه ای را برای ایجاد یک صندوق بیمه ایده کنار بگذارید. سپس، وقتی یک تیم ایده دیوانه‌واری دارد، می‌تواند آن را با هزینه‌ای متناسب با ریسک ایده بیمه کند. در صورت شکست ایده، بیمه خسارت را طبق شرایط بیمه پرداخت می کند.

هنگام بودجه بندی اجرای ایده، تیم به سادگی در مورد قیمت بیمه مذاکره می کند و آن را در بودجه پروژه لحاظ می کند.

کمی سازی ریسک

من معتقدم که اگر ایده ای شکست بخورد، بیمه ایده چندین مزیت بزرگ فراتر از جبران خسارت خواهد داشت. اولا، و مهمتر از همه، لازم است که افراد مالی در واقع ریسک یک ایده را کمیت کنند. امروز این اتفاق نمی افتد. در بیشتر موارد، افراد مالی به ایده های بالقوه خطرناک می خندند و بدون فکر بیشتر آنها را رد می کنند. تجزیه و تحلیل ریسک مالی به ارزیابی بهتر یک ایده و همچنین شناسایی واقع بینانه نقاط خطر بالقوه اجرای یک ایده کمک می کند. این نکات می تواند توسط تیم برای کاهش هزینه بیمه و احتمال شکست فاجعه بار مورد توجه قرار گیرد.

قرارداد

بیمه ایده بر اساس یک قرارداد قراردادی بین بیمه‌گران و تیم توسعه ایده خواهد بود. این قرارداد باید قابل تغییر باشد – البته اگر هر دو طرف موافق باشند. از این گذشته، با توسعه یک ایده، تیم روش هایی را برای بهبود آن و کاهش ریسک بیشتر یاد می گیرد و کشف می کند. چنین قراردادی که ریسک را برطرف می کند، به مدیران اطمینان می دهد که تیم به خوبی آماده است.

این قرارداد نقاط عطف ارزیابی را مشخص می کند. اگر توسعه ایده در نقطه عطفی با شکست مواجه شود، تیم توسعه و بیمه‌گران باید تعیین کنند که آیا مشکل قابل حل است یا خیر. اگر نه، پروژه بسته می شود، بیمه پرداخت می کند و تیم به سمت چیز جدیدی می رود. علاوه بر این، آنها بودجه لازم برای انجام کارهای جدید را دارند.

این مهم است. در یک سازمان ریسک گریز، تیم ها تمایلی به کنار گذاشتن پروژه هایی ندارند که موفق نیستند. تسلیم شدن به منزله اعتراف به شکست است و شکست می تواند پیامدهای شغلی داشته باشد. بهتر است برای یک پروژه پول بیندازید و امیدوار باشید که همه چیز به نحوی در آینده درست شود. نتیجه این فلسفه این است که وقتی پروژه شکست می خورد، فاجعه بار و گران تمام می شود.

بیمه ریسک از آن جلوگیری می کند. اگر نقاط عطف برآورده نشود و جایگزین های مناسب وجود نداشته باشد، پروژه لغو می شود، بیمه پرداخت می کند و همه به کار خود ادامه می دهند. مطمئناً، مقداری شرمندگی وجود دارد، همانطور که ممکن است اگر ماشین خود را پشتیبان ماشین پلیس کنید، وجود دارد. اما، اگر کسی صدمه نبیند، مشکل بزرگی نیست.

آگاهی تیم توسعه

بیمه ریسک تضمین می‌کند که تیم توسعه از ریسک‌های مالی پروژه آگاه هستند و در حین توسعه ایده، آن ریسک‌ها را در ذهن دارند. بدون این آگاهی، تیمی از مهندسان، طراحان و بازاریابان مشتاق احتمالاً در هیجان یک پروژه جدید جسورانه غرق می شوند و به خطرات مالی فکر نمی کنند. با این حال، اگر آنها از این خطرات آگاه باشند، می توانند برای به حداقل رساندن آنها اقدام کنند و راه های خلاقانه ای برای مقابله با هر یک بیابند.

دانش

هر یک از این مزایای بیمه ایده، ریسک ایده را کاهش می دهد و هزینه بیمه آن را کاهش می دهد و احتمال موفقیت را بیشتر می کند. با گذشت زمان، بخش بیمه ریسک شرکت نیز به گنجینه ای از دانش تبدیل خواهد شد. این بخش اطلاعاتی در مورد اینکه چه نوع ایده هایی بیشتر به موفقیت می رسند، کدامیک بیشتر احتمال دارد شکست بخورند و مهمتر از همه، چرا. آن‌ها می‌توانند راه‌حل‌هایی را برای مشکلات رایج شناسایی کرده و آن راه‌حل‌ها را با تیم‌های توسعه به اشتراک بگذارند، و ریسک را بیشتر کاهش دهند و احتمال تبدیل شدن نوآوری‌های بالقوه به نوآوری‌های موفق را افزایش دهند.

آن را امتحان کنید

چرا سعی نمی کنید یک تیم بیمه ریسک را به عنوان بخشی از تیم نوآوری در شرکت خود راه اندازی کنید؟ به آنها بودجه بدهید و آنها را تشویق کنید تا سودآور شوند – در غیر این صورت، آنها انگیزه کمی برای ارزیابی و بیمه کردن ایده ها خواهند داشت. این می تواند آخرین ایده بدون بیمه باشد که شرکت شما به یک نوآوری تبدیل می شود!

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *