نوآوری یعنی تغییر روش انجام کارها. اگر در تجارت هستید، ممکن است به معنای تولید یک محصول یا خدمات جدید باشد. معرفی یک فناوری جدید یا فرآیند عملیاتی؛ ایجاد یک مدل کسب و کار جدید؛ یا فقط روش بازاریابی محصولات خود را تغییر دهید. این یک راه پایدار برای افزایش بهره وری و لذت بردن از استاندارد زندگی بالاتر است.
برای درک اینکه چرا نوآوری مهم است، فکر کردن به دنیایی بدون آن مفید است. تصور کنید ما به اروپای قرن هجدهم بازگشته ایم و کسی تصمیم گرفته است که تمام اختراعات جدید را متوقف کند یا تبدیل ایده ها به کالا و خدمات را ممنوع کند. ما نه برق خواهیم داشت، نه آب لوله کشی شده به خانه ها، و نه آنتی بیوتیک.
بدون کشف سوپر فسفات و انواع دانه های جدید، ما فقط می توانیم مثلاً یک میلیارد نفر از هفت نفر فعلی را تغذیه کنیم. نیمی از فرزندان ما قبل از پنج سالگی می میرند. و سفر همچنان به معنای پریدن بر روی یک قایق چوبی کوچک با ناوبری مشکوک است.
آینده ای عقیم
با نگاهی به گذشته، به راحتی می توان فهمید که نوآوری – ایجاد و بکارگیری ایده های جدید – چه تأثیری بر استاندارد زندگی ما داشته است. اما نیاز به چارچوب ذهنی فلسفی تری دارد تا ببینیم اگر اکنون نسبت به نوآوری راضی شویم، چه چیزهایی را از دست می دهیم.
اروپایی ها، خبرنامه هفتگی ما را با تجزیه و تحلیل از محققان اروپایی دریافت کنید
سرطان های دوران کودکی و سایر بیماری های صعب العلاج، از جمله بیماری های روانی که در حال حاضر زندگی ما را آسیب می زند، ممکن است درمان نشوند. نتایج ضعیف یادگیری برای پسران، خشونت خانوادگی و آسیب های اجتماعی صعب العلاج ناشی از آسیب بین نسلی ممکن است هرگز از بین نرود. از بین رفتن خزنده زمین های کشاورزی حاصلخیز و شور شدن زمین های کم ارتفاع به دلیل تغییرات آب و هوایی ممکن است تشدید شود.
اینها تنها تعدادی از مشکلات قرن بیست و یکمی است که تحقیق و توسعه امروزی می تواند آنها را بهبود بخشد.
اما چگونه می توانیم آن را انجام دهیم؟ شواهد روشنی وجود دارد که برخی کشورها – در برخی بخشها و در برخی مواقع – مبتکران موفقتری نسبت به سایرین هستند. و احتمالاً منصفانه است که بگوییم موضع پیش فرض اکثر مردم مقاومت در برابر تغییر است.
بسیاری از نوآوریها از نگرش باز بودن به تجربیات و افراد بیرونی سرچشمه میگیرند، اما برای به دست آوردن سهم معقولی از پاداشها نیز نیازمند مراقبت است. برای پیشبرد یک کشور در جایی که دیگران در حال زوال هستند، ملغمه ای از سیاست ها لازم است.
درس هایی از خارج از کشور
سیاستهایی با هدف تقویت نوآوری در ایالات متحده، آلمان، سوئد و سوئیس – برای نام بردن از چند کشور که نوآوری را به خوبی انجام میدهند – استراتژیک و متمرکز بوده است. به عنوان مثال، در ایالات متحده، سیاستهای دولت از زمان جنگ جهانی دوم، کسبوکارها و دانشگاهها را به تعامل با یکدیگر واداشته است.
برنامه ها از طریق دپارتمان های دفاع، انرژی و بهداشت شبکه هایی ایجاد کرده اند که اطلاعات خارجی را شناسایی و جذب می کنند. معنی آن را تفسیر کنید؛ و سپس با ارائه خدمات میانی تخصصی از اقدامات اعضای خود حمایت کند. این محیط به طور قابل ملاحظه ای خطرات مرتبط با نوآوری را کاهش داده است.
این کشورها برای تبدیل شدن به کشورهایی که با موفقیت ایدهها را توسعه و تجاری میکنند، از قوانین مالکیت معنوی و راههای دیگر برای کسب سود استفاده کردهاند تا اطمینان حاصل کنند که نوآوری ارزشمند است.
و آنها فقط به مغزهای خانگی متکی نیستند. تمامی این کشورها در خرید خدمات تحقیق و توسعه از سایر کشورها فعال هستند. بسیاری از آنها با تهاجمی بهترین دانشجویان دوره سوم را از هر جای دنیا جذب می کنند و پس از فارغ التحصیلی آنها را نگه می دارند.
اما آنها این کار را به گونه ای انجام می دهند که تضمین می کند توزیع ثروت ایجاد شده را کنترل می کنند. به ویژه، آنها اطمینان حاصل می کنند که هر گونه حق امتیاز حاصل از برنامه های تحقیق و توسعه را دارند. این ثروت به این کشورها کمک می کند تا نوآوری های مرزی را در سایر نقاط جهان خریداری کرده و از آنها بهره مند شوند. این یک دایره با فضیلت است. یک مدل خوب ملی “کسب و کار”.
بازگشت به خانه
همه اینها برای آنها خوب و خوب است، اما آیا ما باید اهمیت دهیم که استرالیا نوآور است یا خیر؟ آیا نمیتوانیم فقط «بر پشت گوسفند سوار شویم» یا امیدوار باشیم که جهان به مواد معدنی ما ادامه دهد؟ احتمالاً، اما همانطور که کاهش اخیر قیمت سنگ آهن و زغال سنگ نشان داده است، تکیه بر طیف محدودی از کالاهای نوسان یک استراتژی رشد پرخطر است.
استرالیا دارای عمق مهارتها – در تحقیق، توسعه، مالی، بازاریابی و مالکیت معنوی – برای نوآوری بیشتر است. اما توصیههای صرف یا برنامههای کوچک و موقتی که با هر دولتی میآیند و میروند، محیطی را ایجاد نمیکنند که خطرات نوآوری را کاهش دهد و به آن اجازه شکوفایی دهد.
بیانیه نوآوری آتی دولت باید حداقل شامل اقداماتی باشد که محیط هایی را برای پرورش ارتباطات شخصی و پیوندهای اعتماد بین شرکت های فناوری مرزی ایجاد می کند. اعتمادی که این شبکهها به یک کسبوکار فردی میدهند، از طریق تعلل ناشی از عدم قطعیت کاهش مییابد.
ما می دانیم که فقط تامین مالی علم بخش دولتی کافی نیست. ما می دانیم که تأثیر امتیازات مالیاتی تحقیق و توسعه نسبت به چند حوزه اقتصادی کم و مغرضانه است. ما می دانیم که صرف تشویق بخش مالی برای سرمایه گذاری بیشتر در سرمایه گذاری های فناوری پیشرفته تأثیر ناچیزی دارد.
بیایید امیدوار باشیم که بیشتر از این از بیانیه نوآوری به دست آوریم.
این مقاله بخشی از مجموعه ما چرا نوآوری مهم است. در روزهای آینده منتظر مقالات بیشتری در مورد این موضوع باشید.
بدون نظر