کارگر سرانجام جزئیات چشم انداز مورد انتظار خود را برای شکل دادن به صنعت استرالیا فراتر از رونق معدن ارائه کرد.
اما آیا تحویل خواهد داد؟ در یک سری دو قسمتی، پروفسور UWA، تیم مازارول، جزئیات این سیاست را بررسی می کند. امروز، چه کاری می توان انجام داد تا به صنعت استرالیا کمک کند تا در پروژه های بزرگ شرکت نکند.
برنامه هفته گذشته برای مشاغل استرالیا بر اساس برخی از کارهایی است که در سال گذشته توسط گروه ویژه تولید نخست وزیر انجام شد و شامل سه استراتژی اصلی افزایش مشارکت صنعت در پروژه های بزرگ، تقویت رقابت بین المللی و رشد توانایی های بخش تجارت کوچک کشور است.
این اطلاعیه متأسفانه به دلیل وسواس مداوم رسانه ها نسبت به جاه طلبی های رهبری کوین راد و ادعای سرنگونی بالقوه یک نخست وزیر کارگر دیگر از بین رفت.
با این حال، این طرح به دنبال رسیدگی به برخی مسائل بسیار مهمی است که چشم انداز آینده صنعت استرالیا، به ویژه بخش تولید و شرکت های کوچک با آن مواجه است.
مشارکت صنعت
اولین استراتژی اصلی مجموعه ای از اقدامات طراحی شده برای افزایش مشارکت صنعت استرالیا در پروژه های بزرگ است، مانند کار ساخت و ساز گاز طبیعی مایع (LNG) که در استرالیای غربی و قلمرو شمالی انجام می شود.
یکی از مهم ترین پروژه های منابعی که توسط رونق معدن استرالیا تامین می شود، توسعه های Gorgon و Wheatstone LNG در WA است.
متأسفانه بسیاری از کارها در مرحله ساخت و ساز این پروژه ها به خارج از کشور رفته است. (مذاکراتی که من با نمایندگان صنعت کلیدی داشته ام حاکی از آن است که 80 درصد گورگون به خارج از استرالیا فرستاده شده است.) این علیرغم وجود چارچوب ملی مشارکت در صنعت استرالیا (AIP) است که از سال 2001 برقرار بوده است.
AIP یک توافق بین دولتهای فدرال، ایالتی و منطقهای به دنبال ایجاد ظرفیت صنعت محلی استرالیا، کمک به شناسایی فرصتها در مراحل اولیه، ارتقای ظرفیت صنعت محلی و تسهیل مشارکتهای صنعتی در چنین پروژههایی است.
همچنین برنامههای مرتبطی مانند طرح آییننامه پروژه پیشرفته (EPBS) وجود دارد که رهبران پروژههای بزرگ را قادر میسازد تا به امتیازات تعرفه کالاهای واجد شرایط برای پروژههای بزرگ دسترسی داشته باشند، در صورتی که بتوانند تعهد به AIP و فرصتهای «کامل، منصفانه و معقول» را نشان دهند. شرکت های محلی
همچنین برنامه دسترسی تأمینکننده به پروژههای بزرگ (SAMP) وجود دارد که شبکه توانمندی صنعت مبتنی بر ایالت و قلمرو (ICN) را تأمین مالی میکند.
SAMP که در سال 1997 تأسیس شد، به شرکتهای استرالیایی کمک میکند تا قراردادهایی را که در غیر این صورت ممکن بود به خارج از کشور میرفتند، تضمین کنند. ICN که در سال 1995 تأسیس شد، دفاتری در سراسر کشور و همچنین دفاتری در نیوزلند دارد. SAMP و پورتال آنلاین ICN Gateway را مدیریت می کند.
همچنین طرح خرید استرالیایی در خانه و خارج از کشور به ارزش 58.4 میلیون دلار با بودجه فدرال و تعهدات شرکت های بزرگ معدنی و انرژی وجود دارد.
این شرکت ها همچنین تعهدات خود را به AIP به طور علنی ابراز می کنند و از مشاوران AIP برای کمک به تسهیل شبکه زنجیره تامین محلی استفاده می کنند. بنابراین ممکن است کسی بپرسد که چرا هنوز هم شرکتهای محلی برای سهم گرفتن از این پروژهها مشکل دارند.
در طرح شغلی، طرح AIP از یک ابتکار به رهبری صنعتی به یک طرح اجباری تغییر میکند که برای ارائه طرحهای AIP به پروژههایی به ارزش بیش از 500 میلیون دلار نیاز دارد. به علاوه، صاحبان پروژه هایی به ارزش بیش از 2 میلیارد دلار که تحت EPBS برای امتیازات تعرفه ای درخواست می کنند، باید مقامات دولتی استرالیا را در دفاتر عرضه جهانی خود تعبیه کنند. مقررات ضد دامپینگ سخت تری نیز وجود دارد.
نشت آشکار این همه کار در خارج از کشور به توضیح آنچه در پشت ابتکارات دولت است کمک می کند. با این حال، آنچه که احتمالاً سطح مشارکت صنعت محلی را در پروژههای بزرگ افزایش میدهد، نظارت کمتر بوروکراتیک بر صاحبان پروژه و حمایت بیشتر برای رساندن شرکتهای استرالیایی، بهویژه شرکتهای کوچک و متوسط، به استانداردهای بهترین عملکرد بینالمللی است.
واکنش ها به این طرح
همانطور که واکنش برخی در بخش معدن به طرح مشاغل نشان می دهد، مقاومت در برابر اعمال بیشتر و دخالت دولت وجود خواهد داشت.
واکنشها به طور گسترده در راستای خطوط ایدئولوژیک یا سیاسی حزبی بود. برای مثال، کریس برگ از مؤسسه سیاسی محافظهکار روابط عمومی که در طبل ABC مینویسد ، «طرح مشاغل» را بهعنوان چیزی بیش از «یک ضربه آشکار برای جناح حمایتگرای جنبش اتحادیه» رد کرد.
این موضوع توسط مایکل روش از شورای منابع کوئینزلند تکرار شد ، که آن را به عنوان “طرحی از روسیه شوروی” توصیف کرد – به دلیل این پیشنهاد که مقامات دولتی در دفاتر تدارکات شرکت های منابع اصلی جاسازی شوند.
اتاق بازرگانی و صنعت استرالیا (ACCI) و شوراهای معدنی استرالیا نسبت به تأثیر از دست دادن امتیازات مالیاتی تحقیق و توسعه برای شرکت های بزرگ ابراز نگرانی کردند.
در مقابل، اتحادیه کارگران تولیدی استرالیا طرح شغلی را به عنوان “سیاست هوشمند” توصیف کرد، در حالی که شبکه قابلیت صنعت (ICN) که به شرکت های استرالیایی در تضمین قراردادها در پروژه های بزرگ کمک می کند، نیز حمایت خود را اعلام کرد.
پروفسور روی گرین از دانشگاه فناوری سیدنی و یکی از نویسندگان گزارش کارگروه تولیدی نخست وزیر، در نوشتن در The Conversation ، به طور گسترده از این طرح حمایت کرد، اما خردمندی کاهش امتیازات مالیاتی تحقیق و توسعه به شرکت های بزرگ را زیر سوال برد و آن را به عنوان یک برنامه توصیف کرد. “وسواس نابجا برای دستیابی به مازاد بودجه به هر قیمتی”.
اکنون نشانههایی وجود دارد که طرح مشاغل ممکن است قربانی سیاستهای حزبی شود و سبزها نشان میدهند که از کاهش مالیات تحقیق و توسعه حمایت نخواهند کرد مگر اینکه دولت نقصهای مالیات بر اجاره منابع معدنی (MRRT) را برطرف کند. اپوزیسیون همچنین احتمالاً این اقدامات کاهش مالیات تحقیق و توسعه را مسدود خواهد کرد که کل طرح را به خطر می اندازد.
چه چیزی در خطر است؟
همانطور که در مقاله قبلی سعی کردم توضیح دهم ، تولید برای استرالیا اهمیت دارد. برای بسیاری از کشورهای دیگر نیز اهمیت دارد و اگر بخواهیم اقتصاد ما در درازمدت رقابتی باقی بماند، جایی برای رضایت یا مشاجره سیاسی وجود ندارد.
با این حال، همانطور که قبلاً نیز اشاره کردم ، بخش تولید استرالیا با تعدادی موانع مواجه است. اول اینکه در 20 سال گذشته میزان سرمایه گذاری در صنایع تولیدی ما کاهش یافته است. دوم، کمبود کارگران فنی ماهر وجود دارد، و سوم، اکثریت (95٪) تولید کنندگان ما شرکت های کوچک و متوسط هستند. همچنین فقدان نسبی همکاری و شبکه بین شرکتی وجود دارد.
این طرح شغلی خالی از ایراد نیست. توانایی ایمن سازی کار بیشتر برای شرکت های محلی بیش از آن چیزی است که با مداخله بوروکراتیک بیشتر رفع شود. با این حال، اینها مسائلی هستند که باید برای کمک به حفظ نزدیک به یک میلیون شغل ماهر در بخش تولید استرالیا مورد توجه قرار گیرند. بیشتر این مشاغل را میتوان در ویکتوریا، NSW و استرالیای جنوبی یافت: همه ایالتهای پرجمعیت که درجۀ فعالیت پروژههای معدنی و انرژی مشابهی را ندارند که کوئینزلند و استرالیای غربی از آن لذت میبرند.
فردا: برنامه ریزی برای یقه آبی استرالیا: نقش سرمایه گذاری خطرپذیر و شرکت های کوچک و متوسط.
بدون نظر