اگر پسر یا دختر خوبی هستید، کسی که از قوانین پیروی می کند و از خط پا پیروی می کند، احتمالاً به خوبی نوآوری نمی کنید. بنابراین، وقت آن است که کمتر خوب باشید، بیشتر شیطون کنید و چند قانون را زیر پا بگذارید. در اینجا سه موردی است که باید بشکنید.
یک کار غیر صادقانه انجام دهید
قبل از شروع، کار غیر صادقانه انجام دهید. به همکار دروغ بگو یک ایمیل پر از اطلاعات نادرست ارسال کنید. به همسرتان زنگ بزنید و بگویید خانه را فروخته اید و با پول نقد یک فراری خریده اید. خود را به فردی با نام جعلی، شغل نادرست و مبدأ نادرست معرفی کنید. به عنوان مثال، “سلام، من Wilburt van Huffentrumples از مونیخ هستم. من یک مهندس هوافضا هستم.”
برای چه می خواهی این کار را انجام دهی؟ چون خلاقیت را تقویت می کند، به همین دلیل است. تحقیقات اخیر نشان داده است که وقتی افراد به دروغ گفتن در یک کار تشویق می شوند، در کار بعدی خلاق تر هستند . این به احتمال زیاد به این دلیل است که دروغگویی و خلاقیت هر دو شامل شکستن قوانین است. هنگامی که به خود نشان دادید که می توانید قوانین را در یک کار زیر پا بگذارید، به احتمال زیاد سعی می کنید در کار بعدی قوانین را زیر پا بگذارید.
من از این تکنیک به عنوان تمرین گرم کردن در کارگاه هایم با موفقیت زیادی استفاده کرده ام. از همه دعوت می کنم که بایستند و خود را به دیگران معرفی کنند. با این حال، آنها باید در مورد نام و حرفه خود دروغ بگویند. علاوه بر این، آنها باید در مورد سوابق خود از یکدیگر سؤال کنند و به دروغگویی ادامه دهند. پس از یک کارگاه اخیر، یکی از شرکت کنندگان آن را به خوبی خلاصه کرد. “آن تمرین گرم کردن فوق العاده بود. پس از دروغ گفتن در مورد اینکه چه کسی هستم و چه هستم، احساس کردم که می توانم هر کاری انجام دهم!”
هنگام ایجاد چشم انداز، یک قانون اساسی را بشکنید
اکنون زمان آن است که نوآوری خود را تصور کنید. آیا شما ماشین می سازید؟ ماشینی با پنج چرخ یا فقط یک چرخ اختراع کنید. طراحی ماشین بدون فرمان. آیا مشاوره شما به مشتریان کمک می کند؟ سپس یک سرویس جدید ارائه دهید که به مشتریان آسیب می رساند. آیا فروشگاه های زنجیره ای شما محصولاتی را با کمترین قیمت می فروشند؟ سپس طیفی از محصولات را بیابید که به طرز مضحکی گران است.
یا یک قدم جلوتر بروید. دیدگاهی بسازید که قانون را زیر پا بگذارد یا عقل سلیم را زیر پا بگذارد.
آیا در سازمان بزرگی کار می کنید که شما را با قوانین و مقررات خفه می کند؟ تا جایی که ممکن است بسیاری از آنها را بشکنید.
فرقی نمی کند که کدام قانون یا قوانین را زیر پا بگذارید. اما هر چه این قانون بزرگتر و اساسی تر باشد بهتر است.
فقط انجامش بده
خوب، شما دیدگاه خلاقانه عالی و قانون شکنی خود را دارید و خود را به عنوان یک دروغگو معرفی کرده اید. اکنون شما برای شکستن قانون سوم آماده اید.
من انتظار دارم که سازمان شما مانند اکثر افراد باشد. وقتی ایده ای دارید، فرآیندهای تایید مختلفی وجود دارد که باید طی کنید تا بتوانید ایده خود را اجرا کنید. اینها برای بررسی ایدهها و اطمینان از اینکه شرکت ریسکهای غیرضروری نمیکند، مهم هستند. این فرآیندها ممکن است شامل بررسی کمیته، تأیید مدیریت و احتمالاً بررسی قانونی باشد.
تمام این فرآیندهای مضحک و اتلاف وقت را نادیده بگیرید و فقط شروع به اجرای ایده خود کنید. کارهایی را که باید انجام دهید مشخص کنید و انجام دهید. راه های کوتاه پیدا کنید یک نمونه اولیه بسازید. محصول را بسازید. این اتفاق بیفتد.
ممکن است از این طریق به مرحله اجرای کامل نرسید. اما هنگامی که شتاب و شواهد قابل اثباتی در دست داشته باشید که ایده شما ممکن است کار کند – مانند نمونه اولیه کارکرد، اشتیاق مشتریان نسبت به یک ایده یا یک مورد تجاری متقاعد کننده – احتمالاً متوجه خواهید شد که افراد بیشتری شروع به حمایت از پروژه شما می کنند تا زمانی که پروژه شما به نتیجه برسد. یک پروژه پذیرفته شده و مجاز
گاهی اوقات، ممکن است متوجه شوید که میتوانید به سادگی یک ایده دیوانهکننده را بدون تأیید اجرا کنید. مردم شما را در حال کار بر روی آن خواهند دید و تصور می کنند که تاییدات لازم را دارید. آنها حتی از شما حمایت خواهند کرد.
وقتی نگران فرآیندهای تایید خسته کننده نباشید، از اینکه چقدر می توانید انجام دهید شگفت زده خواهید شد.
من این کار را اغلب در روزهای کارمندم انجام می دادم. زمانی که من با کمیسیون اروپا قرارداد داشتم، با مأموریت ارتقای تجارت الکترونیک به تجارت، دکتر تجارت الکترونیک را راه اندازی کردم — یک پورتال وب که در آن مردم می توانستند سؤال بپرسند و پاسخ های صادقانه دریافت کنند. من از پرزهای معمول قانونی و زبان خسته کننده کمیسیون اجتناب کردم و با طنز و گرمی پاسخ دادم. این یک موفقیت فوق العاده بود. با این حال، من هرگز از روش های معمول برای انجام آن پیروی نکردم. من فقط آن را انجام دادم.
علیرغم موفقیتش. این باعث ناراحتی تعدادی از افرادی شد که رویکرد من را دوست نداشتند. این که آنقدر موفق بود احتمالاً آنها را بیشتر ناراحت کرده است! که مرا به موضوع ریسک می رساند.
خطر
الان بهت دروغ نمیگم راه اندازی یک پروژه بدون مجوز مناسب خطرات خود را دارد. اگر شکست بخورد، شما مقصر خواهید شد و به احتمال زیاد به دلیل اقدام بدون مجوز مورد سرزنش قرار خواهید گرفت. اگر موفق شود، احتمال اینکه دچار مشکل شوید، کمتر است، اما هرگز نمی دانید. همکاران حسود یا بوروکرات های وسواسی ممکن است همچنان سعی کنند شما را به دردسر بیاندازند.
اما، صادقانه بگویم، اگر در سازمانی کار میکنید که فرآیندهای تأیید پیچیدهای دارد و مدیران میانی که از آن متنفرند، با خطر بهگونهای رفتار میکنند که انگار یک بیماری بسیار مسری است، ریسک کردن و شروع پروژه بدون تأیید احتمالاً تنها راه برای به دست آوردن یک نتیجه واقعی است. پروژه نوآورانه از روی زمین اگر هیچ چیز دیگری نباشد، این یک نقطه گلوله جذاب در CV شما خواهد بود.
مسیر شیطانی دروغ و فریب
شما آن را دارید. اگر بتوانید خود را مجبور به دروغ گفتن کنید، قوانین اساسی را زیر پا بگذارید و از پروتکل اداری پیروی نکنید، خواهید دید که توانایی شما برای طراحی و راه اندازی پروژه های نوآورانه به طور قابل توجهی افزایش می یابد. علاوه بر این، احتمالاً متوجه خواهید شد که این مسیر بیشتر از تجارت معمولی سرگرم کننده است. با این حال، این یک مسیر پرخطر است. دروغ می تواند شما را به دردسر بیاندازد. داشتن ایده های دیوانه وار بیش از حد ممکن است باعث شود شما را به عنوان یک شورشی دردسرساز معرفی کنند که قوانین بیش از حد را زیر سوال می برد. و راه اندازی پروژه ها بدون تایید می تواند منجر به توبیخ شود.
این به شما بستگی دارد. آیا ترجیح می دهید یک مبتکر باشید که ممکن است به زودی از کار بیکار شود یا یک کارمند مطمئن اما تا حدودی خسته کننده؟
بدون نظر