چند سال پیش، نوآوری باز بسیار رایج بود، اما به نظر می رسد در دنیای شرکت ها از مد افتاده است. این احتمالاً به این دلیل است که سر و صدای زیادی ایجاد کرد و بسیاری از بازیگران شرکتها بدون برنامهریزی خوب به نوآوری باز پرداختند و در نتیجه سوختند. اما آیا این اتلاف وقت است یا ارزش افزودن به جعبه ابزار نوآوری خود را دارد؟ بیایید نوآوری باز را با ذهنی باز مرور کنیم و متوجه شویم.
اصطلاح “نوآوری باز” توسط هنری چسبرو در کتاب خود ” نوآوری باز: الزام جدید برای ایجاد و سود از فناوری ” رایج شد.. او نوشت: «نوآوری باز الگویی است که فرض میکند شرکتها میتوانند و باید از ایدههای بیرونی و همچنین ایدههای داخلی و مسیرهای داخلی و خارجی به بازار استفاده کنند، زیرا شرکتها به دنبال پیشرفت فناوری خود هستند.» با در نظر گرفتن اینکه تعریف «نوآوری» «اجرای ایدههای خلاقانه به منظور تولید ارزش، معمولاً از طریق کاهش هزینههای عملیاتی، افزایش درآمد یا هر دو» است، یک اصطلاح دقیقتر برای «نوآوری باز» این است: «خلاقیت باز». با این حال، اصطلاح «نوآوری باز» در حال استفاده گسترده است و هیچ راهی برای تغییر آن وجود ندارد.
حکمت ازدحام
تئوری پشت نوآوری باز این است که حوزه دانش و تجربه در سازمان لزوماً محدود است. بدتر از آن، ممکن است توسط رویه ها و فرآیندهای شرکتی محدودتر شود. از آنجایی که افراد عادت میکنند به روشهای خاصی کار کنند و به روشهای خاصی در محل کار فکر کنند، بیرون آمدن از این قالبها و اتخاذ روشهای جدید برای انجام کارها برایشان سختتر میشود.
با استفاده از منابع خارجی، پایگاه دانش خود را گسترش می دهید، روش های جدید تفکر و روش های جدید انجام کارها را به ارمغان می آورید. به طور گسترده ای شناخته شده است که تیم های متنوع خلاق تر از تیم هایی هستند که در آنها همه افراد از پیشینه های مشابه هستند. پس واضح است که افزودن تنوع بیشتر به تیمهای داخلی تنها میتواند خلاقیت را بهبود بخشد – و از این رو پتانسیل نوآوری آن تیم و در نتیجه سازمان.
برخی از افراد این تصور را یک گام فراتر گذاشته اند و ادعا می کنند که هر چه افراد بیشتری در تولید ایده مشارکت داشته باشند، تنوع و سطح خلاقیت بیشتر می شود. با این حال، تا آنجا که من می دانم، این از نظر تجربی اثبات نشده است. علاوه بر این، وارد کردن جمعیت عظیم به یک فرآیند نوآوری دو اثر منفی خواهد داشت که من در عمل دیدهام:
- کارایی هر سیستم جمع آوری ایده کاهش می یابد زیرا افراد بیشتری ایده های بیشتری را ارسال می کنند، به خصوص اگر سیستم یک طرح پیشنهادی باز باشد (به زیر مراجعه کنید). بنابراین مدیریت ایده ها سنگین می شود. اتفاقاً رأی دادن به ایده ها ابزار مؤثری برای ارزیابی اینکه آیا ایده ها با معیارهای تجاری شرکت شما مطابقت دارند یا نه، نیست. این چیزی نیست جز یک مسابقه محبوبیت که به نیازهای شرکت شما مرتبط نیست. ایده ها قبل از اجرا باید توسط یک تیم داخلی مورد بررسی قرار گیرند و این به منابع می خورد، به خصوص اگر هزاران ایده برای بررسی وجود داشته باشد.
- عناصر رفتار اوباش گاهی دیده می شود. تعداد کمی از افراد محبوب می توانند با ارائه و دوست داشتن بسیاری از ایده هایی که به نفع خود هستند، برنامه های خود را پیش ببرند تا به نفع سازمان. به عنوان مثال، زمانی که باراک اوباما برای اولین بار برای ریاست جمهوری نامزد شد، کمیته انتخاباتی او یک پورتال ایده برای درخواست ایده از رای دهندگان راه اندازی کرد. گروهی از افرادی که علاقه مند به قانونی کردن ماری جوانا بودند توانستند ایده های خود را تا حد زیادی محبوب تر کنند.
نیازی به گفتن نیست که هیچ یک از اثرات فوق به خلاقیت و در نهایت نوآوری کمک نمی کند. قاعده ای که باید در نظر داشت این است که تنوع برای خلاقیت مفید است، جمعیت انبوه نه.
کلاه قدیمی
در واقع، نوآوری باز، به این ترتیب، از مدت ها قبل از ابداع این اصطلاح توسط آقای چسبرو وجود داشته است. حتی زمانی که من در دهه 60 و 70 کودک بودم، بسیاری از هتل ها و رستوران ها جعبه های پیشنهادی داشتند که ایده های مشتریان را دعوت می کرد. هر دانشمند پژوهشی در صنعت به شما خواهد گفت که سالهاست که نوآوری باز انجام میدهد و به صورت رسمی و غیررسمی با دانشمندان سایر صنایع و همچنین دانشگاهها و موسسات تحقیقاتی همکاری میکند. در واقع، این یک بخش کلیدی است که چرا دانشمندان با مجلات و کنفرانس ها شرکت می کنند: تبادل نظر با همکاران خود.
صنعت موتور ژاپن سابقه ای طولانی در همکاری نزدیک با تامین کنندگان در کل فرآیند نوآوری دارد – و نه فقط تولید ایده. استراتژی معروف تویوتا «درست به موقع» اگر شرکای تجاری مستقیماً درگیر نبودند، هرگز کارساز نبود.
با این وجود، استفاده گسترده از اینترنت، نوآوری باز را محبوب تر و عمومی تر کرده است.
پنج رویکرد
پنج رویکرد محبوب برای نوآوری باز وجود دارد: جمع سپاری عمومی، مسابقات نوآوری، برون سپاری، پروژه های با بودجه عمومی و آنچه من آن را «کم کلید» می نامم. بیایید هر یک از آنها را مرور کنیم.
1. Crowdsourcing را باز کنید
یک دهه پیش، جمع سپاری باز، چیز بزرگی در نوآوری باز بود، اما اکنون محبوبیت بسیار کمتری دارد. جمعسپاری باز اساساً قرار دادن آن جعبههای پیشنهادی است که قبلاً به آن اشاره کردم، در وب و دعوت از کل جهان برای مشارکت. ابزارهای نوآوری باز پیشنهادها را برای همه قابل مشاهده می کنند، دعوت به همکاری می کنند و رأی دادن به ایده ها را تشویق می کنند.
مشکل طرحهای جمعسپاری باز این است که اگر شکست بخورند، هیچکس ایدهای ارائه نمیدهد و شما احمق به نظر میرسید. اگر آنها موفق شوند، ایده های زیادی به دست می آورید و مدیریت آنها هزینه بر است! در گذشته، شرکتها به وبسایتهای ایدهای که دهها هزار ایده را جذب میکردند افتخار میکردند. این عالی به نظر می رسد تا زمانی که تلاش اداری خود را در بررسی همه این ایده ها در نظر بگیرید. اگر برای بررسی و پردازش یک ایده فقط به پنج دقیقه زمان نیاز دارید، بررسی 10000 مورد از آنها بیش از 830 ساعت یا بیش از 100 روز کاری طول می کشد!
علاوه بر این، از آنجایی که طرحهای پیشنهادی ساختاری ندارند، تمایل دارند بسیاری از ایدههای نامربوط، شکایات مشتریان و موارد تکراری را دعوت کنند. در طول سالها، من از کارشناسان و در انجمنهای نوآوری نمونههایی از ایدههای بزرگ و نوآورانه را که از طرحهای جمعسپاری باز بیرون آمدهاند، خواستهام. من هنوز یک نمونه واحد را یاد نگرفتم.
در واقع، من میدانم که بسیاری از ابتکارات جمعسپاری به همان اندازه که در مورد دریافت ایدههای واقعی بودند، به روابط عمومی نیز مربوط میشدند. با این حال، حتی این نیز لزوما موفقیت آمیز نبوده است. طرحهای جمعسپاری باز میتوانند به همان راحتی که میتوانند ایدههای مفید را دعوت کنند، شکایات، انتقادات و سوء استفادهها را نیز به همراه داشته باشند. به این دلایل، طرحهای جمعسپاری باز تا حد زیادی از مد خارج شدهاند.
2. مسابقات ایده
Innocentive مفهوم وبسایت را با رقابتهایی بر اساس چالشهای نوآوری بسیار دقیق، که معمولاً بر مشکلات علمی تمرکز میکنند، رایج کرد، مانند «محافظت از مولکولهای بیولوژیکی برای فعال کردن تحویل در دستگاه گوارش». و پاداشی برای راه حل های مشکل ارائه می شود. در این مثال، پاداش 20000 دلار آمریکا است.
رقابت های ایده به این دلیل موثر هستند که به یک شرکت اجازه می دهند یک مشکل بسیار خاص را پخش کنند و به کارشناسانی که امکانات لازم برای حل نوآورانه مشکل را دارند، اجازه می دهند این کار را انجام دهند. پیشنهادات را می توان به راحتی بر اساس معیارهای مربوطه ارزیابی کرد و مناسب ترین آنها را انتخاب و اجرا کرد. به دلیل ماهیت تخصصی اکثر چالش ها، تعداد پروپوزال های ارسالی نسبتاً کم است و بیشتر پروپوزال ها مرتبط هستند.
در حال حاضر تعداد انگشت شماری از شرکت های مختلف وجود دارند که مسابقات ایده های مدیریت شده را ارائه می دهند – نشانی از اثربخشی این رویکرد. در واقع، حتی نرم افزار مدیریت ایده ما به مشتریان اجازه می دهد تا رقابت ایجاد کنند.
تفاوت اصلی بین رقابت های ایده و جمع سپاری باز در این است که اولی بسیار ساختار یافته است و شما را بر نوع ایده های ارسالی کنترل می کند، در حالی که دومی اساساً کنترل را به جمعیت واگذار می کند. من هیچ مدیر عامل عاقلی نمی شناسم که بخواهد نوآوری خود را کنترل کند.
3. برون سپاری
از آنجا که انتشار نیازهای تجاری خاص در یک انجمن باز مانند رقابت ایده ممکن است اطلاعات زیادی را در اختیار رقبا قرار دهد یا صرفاً به این دلیل که شرکت های مورد نظر از استفاده از یک انجمن عمومی برای نوآوری آزاد ناراحت هستند، بسیاری از شرکت ها عناصر نوآوری را به اشخاص ثالث قابل اعتماد برون سپاری می کنند، مانند شرکت های کوچکی که بر توسعه فناوری های نوآورانه تخصصی تمرکز دارند.
در این موارد، شرکتهای برونسپاری صرفاً ایده تولید نمیکنند، بلکه بسیار فراتر میروند و معمولاً مفاهیم جامعی را ارائه میکنند که اغلب با طرحهای تجاری، نمونههای اولیه و موارد دیگر کامل میشوند.
مزیت چنین ترتیبی این است که سطح بالاتری از به اشتراک گذاری اطلاعات بین دو شرکت را تسهیل می کند، حقوق مالکیت معنوی را می توان از ابتدا روشن کرد و شرکتی که به دنبال نوآوری بیرونی است می تواند از محرمانه بودن اطمینان حاصل کند. نکته منفی این است که گروهی که مشکل را بررسی می کنند لزوماً محدود است و بنابراین ممکن است وسعت دانش، تجربه و خلاقیتی که در یک انجمن عمومی تر در دسترس باشد وجود نداشته باشد.
4. پروژه های با بودجه عمومی
وسیله ای کمتر شناخته شده، اما به خوبی تثبیت شده برای نوآوری باز، پروژه هایی است که بودجه عمومی را تامین می کنند. کمیسیون اروپا بیش از 50 سال است که پروژههای تحقیق و توسعه را تأمین مالی میکند و از سال 1984 برنامههای چارچوبی منظمی را راهاندازی میکند که برای سادهتر کردن موارد، موضوعات تحقیق و توسعه را فهرست میکند. از کنسرسیومها دعوت میشود تا پروژههایی را پیشنهاد کنند که به آن موضوعات بپردازند. یک کنسرسیوم باید از حداقل دو و معمولاً متشکل از چندین سازمان از کشورهای مختلف اتحادیه اروپا (EU) تشکیل شده باشد. شرکت های شریک برای توسعه پروژه و ارائه محصولات قابل تحویل در طول مسیر همکاری می کنند. نتایج باید منتشر و آزادانه در دسترس قرار گیرد. انتظار می رود برخی از انواع پروژه ها محصولات یا خدمات تجاری سازی شده را توسعه دهند.
با گذراندن مدتی با پروژههای اتحادیه اروپا، میدانم که این سیستم از بسیاری جهات که عمدتاً مربوط به بوروکراسی و فرآیندهای قانونی است، بسیار ناقص است. با این وجود، کارهای بسیار خوبی از پروژههای چارچوب حاصل میشود و میلیاردها یورو به شرکتها برای انجام تحقیقات و توسعه نوآورانه خود تحت این برنامه اهدا میشود. علاوه بر این، پروژه های اتحادیه اروپا با نیاز به مشارکت کشورهای مختلف عضو، نوعی نوآوری باز را تشویق می کنند.
به همین ترتیب، سایر دولتها کمکهای بلاعوض ارائه میکنند که همکاریهای نوآورانه را برای توسعه پروژههای تحقیق و توسعه تشویق میکند. و بسیاری از سازمانهای غیرانتفاعی مانند بنیاد گیتس و بنیاد راکفلر به تیمهای مشترکی که بیش از یک سازمان را تشکیل میدهند کمکهای مالی ارائه میدهند. این مبانی به طور فزاینده ای از محققان می خواهد که یافته های خود را به صورت عمومی و رایگان در دسترس قرار دهند.
5. نوآوری باز کم کلید
علاوه بر رویکردهای عمومی تر و ساختاریافته بالا برای نوآوری باز، بسیاری از شرکت ها افراد خارجی را نیز در فرآیند نوآوری منظم خود درگیر می کنند. موجودی تویوتا Just In Time به طور فعال تامین کنندگان را در نوآوری درگیر می کند. مشاوران خارجی اغلب به نوآوری کمک می کنند. زمانی که من یک شرکت نرم افزاری مدیریت ایده را اداره می کردم، تعدادی از مشتریان ما افراد خارجی را برای شرکت در ایده پردازی دعوت کردند.
این فعالیتها به طور رسمی «نوآوری باز» نیستند، اما میتوانند به صورت باز به نوآوری کمک کنند.
مالکیت معنوی
به طور خلاصه، نوآوری باز واقعاً شبیه نوآوری بسته است، با این تفاوت که افراد خارجی برای مشارکت دعوت می شوند. با این حال، یک تفاوت بسیار بزرگ وجود دارد، در یک محیط بسته تولید ایده که فقط شامل کارمندان و احتمالاً شرکای تجاری قراردادی است: مسائل مربوط به حقوق مالکیت معنوی (IPR) مرتبط با ایده ها بسیار واضح است. مطمئناً در قرارداد کار یا قرارداد برون سپاری همه مشخص شده است. با این حال، در مجامع عمومی، چنین قراردادهایی از قبل وجود ندارد. از این رو موضوع IPR باید حتی قبل از شروع پروژه در نظر گرفته شود. به همین ترتیب، شرکت کنندگان در طرح های نوآوری باز باید از حقوقی که با ارائه ایده های خود از دست می دهند آگاه باشند.
توصیه ها
من طرفدار طرحهای پیشنهادی، چه داخلی و چه آزاد برای عموم نیستم. آنها تمایل دارند تعداد زیادی ایده کم ارزش را جمع آوری کنند که بسیاری از آنها به نیازهای تجاری بی ربط هستند. آنها کنترل تولید ایده را در اختیار کاربران قرار می دهند. و نیاز به مدیریت زیادی دارند. باز کردن یک طرح پیشنهادی برای عموم تنها جنبه های منفی را تشدید می کند در حالی که هیچ ارزش اضافی نمی دهد.
از سوی دیگر، چالشهای بسیار متمرکز، مانند آنهایی که در پلتفرمهای Innocentive و مشابه پست میشوند، میتوانند مؤثر باشند، زیرا شما در کنترل خود باقی میمانید، دقیقاً مشخص میکنید که به دنبال چه چیزی هستید و به جای جمعآوری ایدههای سطحی، راهحلهای پیچیدهای دریافت میکنید. مشکلات خاص جالب اینجاست که به نظر میرسد حلکنندههای موفق Innocentive تمایل دارند در زمینههایی متفاوت از چالش متخصص باشند . به عنوان مثال، راه حل انتخاب شده برای یک چالش شیمی ممکن است یک فیزیکدان یا زیست شناس باشد.
شما همچنین می توانید از وب سایت شرکتی خود، همراه با برخی تبلیغات در رسانه های اجتماعی، برای پیشنهاد چالش های خاص به عنوان رقابت استفاده کنید.
من همچنین معتقدم که مشارکت دادن تامین کنندگان در نوآوری شما یک ایده عالی است. بسیاری از شرکت های بزرگ به سادگی مشخصات تامین کنندگان را ارائه می دهند و انتظار دارند که دقیقاً از آنها پیروی شود. توضیح آنچه نیاز دارید و دعوت از تامین کنندگان برای همکاری با شما برای یافتن راه حل های نوآورانه، رویکرد بسیار بهتری است که می تواند هزینه ها را کاهش دهد، تعامل تامین کنندگان را افزایش دهد و نوآوری کند.
بنابراین، درخواست ایده های کلی از جمعیت گسترده احمقانه است. اما درگیر کردن کارشناسان و تامین کنندگان خارجی با به چالش کشیدن آنها برای ارائه راه حل های نوآورانه، از سوی دیگر، می تواند یک رویکرد نوآوری موثر باشد. به همین ترتیب، درگیر کردن تامین کنندگان در نوآوری خود یک حرکت عاقلانه است.
بدون نظر