زمانی که اوبر تصمیم گرفت ماشین خودران خود را توسعه دهد، پیشرفت بزرگی کرد. این شرکت به دانشگاه کارنگی ملون ، مرکز تحقیقات رانندگی خودران برای سه دهه ، آمد و چهار استاد و 36 کارمند فنی را استخدام کرد.
بسیاری از گزارش های خبری آن را ” شکار غیرقانونی ” توصیف کردند . من آن را در آغوش گرفتن بازار آزاد برای افراد باهوش می نامم.
به عنوان رئیس دانشکده علوم کامپیوتر CMU، از دست دادن 40 کارمند ارزشمند را بی اهمیت نمی دانم. ما در دانشگاه در حال مبارزه با صنعت برای دانشمندان برتر کامپیوتر هستیم – و رقابت هر سال بیشتر می شود. اما در نهایت این برای مدرسه ما، برای دانشگاه و برای صنعت عالی است: بهترین دانشمندان جهان این آزادی را دارند که هر طور که میخواهند شغل خود را دنبال کنند.
بیایید با آن روبرو شویم: هیچ راهی برای استخدام استادان در زمینه های پویا مانند علوم کامپیوتر و رباتیک وجود ندارد و انتظار داشت که آنها برای سه یا چهار دهه باقی بمانند. در مدرسه ما معمولاً شاهد هستیم که هر سال پنج تا 15 نفر از اعضای هیئت علمی مرخصی می گیرند و برای مدتی در صنعت ناپدید می شوند. اخیراً ما یک محقق یادگیری ماشین بسیار موفق بود که تصمیم گرفت میخواهد برخی از ایدههای خود را در صنعت به کار گیرد.
نه در مورد اخبار فوری نه در مورد نظرات بی اساس.
برخی هرگز برنمی گردند، اما بسیاری برمی گردند. من کردم. ده سال پیش، گوگل از من برای تأسیس مرکز مهندسی پیتسبورگ خود استخدام کرد. دو سال پیش، به عنوان رئیس علوم کامپیوتر به CMU بازگشتم . اگر ما در دانشگاه ها ورق های خود را درست بازی کنیم، بسیاری از اعضای هیئت علمی همان مسیر شغلی را دنبال خواهند کرد – به مدت پنج یا 10 سال در دانشگاه تدریس و تحقیق کنند، سپس یک استارتاپ راه اندازی کنند یا چند سال برای یک شرکت فناوری کار کنند، به دانشگاه بازگردند. برای پنج یا 10 سال دیگر و غیره.
رقابت برای ذهن روشن
مردم اغلب از من می پرسند که چگونه یک دانشگاه می تواند رقابت کند در حالی که غرامت صنعت برای افراد برجسته بسیار زیاد است، اما پول در واقع یک نگرانی ثانویه است. بله، محققین فرزندان خود را به کالج می فرستند و مانند بقیه برای بازنشستگی پس انداز می کنند، اما پول کمتر از آن چیزی که بیشتر مردم فکر می کنند، انگیزه دارد.
آنچه نوآوران فناوری در صنعت و دانشگاه حتی بیشتر از آن میخواهند، تغییر جهان است. در دانشگاه، آنها می توانند ایده های مخرب را کشف و توسعه دهند. در صنعت، آنها می توانند آن فناوری را در اختیار میلیون ها نفر قرار دهند. چه کسی شغلی را که هر دو را شامل می شود نمی خواهد؟
یک محقق دانشگاهی که به صنعت نقل مکان می کند می تواند یک پیروزی بزرگ برای جامعه باشد. دولت فدرال سرمایه گذاری های قابل توجهی در تحقیقات دانشگاهی انجام می دهد و دولت های محلی از دانشگاه های غیرانتفاعی حمایت اساسی می کنند. هر دو باید انتظار بازگشت سرمایه را داشته باشند. یکی از مؤثرترین راهها برای سرمایهگذاری بر نوآوریهای ایجاد شده در دانشگاه این است که خود مبتکران دانش خود را به صنعت منتقل کنند. این برای اقتصاد مبتنی بر فناوری ما و به طور کلی برای منافع ملی ما اهمیت زیادی دارد.
از دست دادن اعضای هیئت علمی و کارکنان می تواند به این معنی باشد که دانشگاه کمک هزینه های تحقیقاتی و قراردادهایی را که از آن افراد حمایت می کرد، از دست می دهد. اما ما مؤسسات غیرانتفاعی هستیم. از نظر مالی، اگر پول را از دست بدهیم تا حد زیادی یک شستشو است، زیرا دیگر آن حقوق را پرداخت نمی کنیم.
بنابراین اگر یک استاد مرخصی بگیرد، مسائل مالی بزرگترین دردسر من نیست. نکته مهم این است که مطمئن شویم مدرسه همچنان به تعهدات تحقیقاتی موجود خود در قبال سازمانهای دولتی و شرکتهایی که برای کشف فناوریهای حیاتی به ما وابسته هستند، عمل میکند. خوشبختانه، اعضای هیئت علمی و کارکنان ما برای تکمیل کار با خروج همکاران، همانطور که در سال گذشته در مرکز ملی مهندسی رباتیک ما به دنبال استخدام اوبر رخ داد، وارد میدان می شوند. با پیچ و خم های زیاد در اطراف، چیزی رها نشد. برای مثال، مشارکت مشهور ربات نجات CMU در رقابت چالش دارپا طبق برنامه پیش رفت.
حمایت از مبادله
با خروج فرصت هایی برای آوردن خون جدید و ایده های جدید، که برای دانشگاه ضروری است، به وجود می آید. سال گذشته، حتی زمانی که آن چهار استاد در حال رفتن به اوبر بودند، ما 27 عضو هیئت علمی جدید رباتیک و علوم کامپیوتر را استخدام کردیم . ماموریت آموزشی ما هرگز از دست نداد. با اعلام پروژه های بزرگ تر ، بودجه هرگز بالاتر نبوده است.
البته ما باید تا حد امکان خودمان را برای محققان برتر جذاب کنیم. وقتی مردم میروند، اغلب میشنویم: «من عاشق کاری هستم که اینجا انجام میدهم، اما موانع بوروکراتیک زیادی برای انجام کارها وجود دارد». بنابراین ما کاهش این سردردهای اداری را در اولویت قرار می دهیم.
این جایی است که پول – پول فدرال – در واقع کمک خواهد کرد. برای نگه داشتن محققان برتر در دانشگاه یا بازگشت به دانشگاه، ممکن است از ژاپن و اروپا پیروی کنیم. هر دو توانسته اند با شناسایی بهترین محققین، صرف نظر از مؤسسه، استعداد خود را حفظ کنند و معادل « کمک مالی نابغه » به آنها ارائه دهند . اینها کمک های مالی قابل توجهی با رشته های کمی هستند که برای محققانی با سوابق اثبات شده محفوظ است.
چندین دهه پیش، رویکرد مشابهی از سوی پنتاگون به کارنگی ملون و تعداد انگشت شماری از مؤسسات دیگر کمک کرد تا زمینه علوم رایانه را ایجاد کنند. کار اولیه ما شامل نوآوری در سیستم عامل های رایانه ، مدیریت فایل ها توسط سرورهای مشترک ، تشخیص گفتار و حتی یک وسیله نقلیه مستقل در اواسط دهه 1990 است. آن پروژهها به ایجاد اینترنت و دیگر فناوریهای مهم کمک کردند که اکنون اقتصاد ما را هدایت میکنند. و آنها تحقیقاتی را در مورد آینده اتومبیل های خودران، هوش مصنوعی و ترجمه ماشینی انجام می دهند.
بنابراین در مکانی مانند دانشکده علوم کامپیوتر CMU، من انتظار دارم که شاهد افزایش روزافزون رباتیکها، نظریهپردازان و الگوریتمیستهای برتر سیاره باشم. من بخش “جز” این را شکست نمی دانم. این فقط به این معنی است که ما در یک بازار آزاد برای افراد باهوش زندگی می کنیم.
بدون نظر