به عنوان یک فرد، اگر می خواهید در زندگی به چیزهای بزرگ برسید، اهداف معمولی کافی نیستند. شما به اهداف سکسی نیاز دارید. در دوران کودکی، اهداف حرفه‌ای ریچارد برانسون احتمالاً دستیابی به شغل مناسب و خرید خانه در حومه شهر نبود. البته که نه. او مطمئناً اهداف سکسی تر از این داشت. زمانی که لیدی گاگا خواننده بود، مطمئناً آرزوی ازدواج، خانه‌داری خوب و آواز خواندن در گروه کر کلیسا را ​​نداشت! همچنین می توانیم مطمئن باشیم که او اهداف جذاب تری در سر داشته است. اشتباه نکنید اهداف سنتی اشکالی ندارد. آنها خیلی خوب به همه ما خدمت می کنند. اما، اگر می‌خواهید باورنکردنی باشید یا می‌خواهید کاری باورنکردنی انجام دهید، باید اهداف خود را جذاب کنید.

اهداف سکسی چیست؟

اهداف سکسی اهدافی هستند که حداقل برای شما جالب، تحریک کننده و مطلوب هستند. مهم نیست دیگران چه فکری می کنند. من فردی را می شناسم که در برلین شرقی در خانواده ای با امکانات محدود بزرگ شده است. برای او، یک هدف سکسی این بود که شغلی خوب، باثبات و با درآمد خوب داشته باشد، بتواند لباس‌ها و اکسسوری‌های مد روز را بخرد و زندگی راحت و پایداری داشته باشد (همانطور که در تلویزیون آلمان غربی می‌دید). و او سطحی نیست. در واقع، او یکی از باهوش ترین افرادی است که می شناسم و در زمینه تخصصی خود بسیار مورد احترام است. با این وجود، با پیشینه کودکی او، دستیابی به موقعیت راحت و طبقه متوسط ​​در زندگی یک هدف جذاب بود. و یکی که او به آن رسیده است.

اتفاقاً اهداف سکسی فقط برای جوانان نیست. روی کروک یک فروشنده مولتی میکسر در پنجاه سالگی بود که با زنجیره کوچکی از رستوران های همبرگر در کالیفرنیا درگیر شد. او هدف جذابی داشت که آنها را به یک زنجیره سراسری تبدیل کند. مالکان آرزوهای کمتری داشتند. روی در نهایت آنها را خرید و موفق شد مک دونالد را به یک رستوران زنجیره ای فست فود در سراسر آمریکا و در نهایت جهانی تبدیل کند.

دستیابی به اهداف سکسی

برای برخی افراد، بزرگ فکر کردن، ایجاد اهداف سکسی و رسیدن به آنها غریزی است. متأسفانه بقیه ما باید روی آن کار کنیم.

برای رسیدن به اهداف سکسی خود، باید سه کار را انجام دهید. ابتدا باید هدف خود را تجزیه و تحلیل کنید تا آن را تعریف کنید. سپس باید آن را به یک هدف سکسی فرموله کنید. در نهایت، باید یک برنامه عملیاتی تهیه کنید.

هدف خود را تخریب کنید

چه هدف سکسی خاصی در ذهن داشته باشید و چه فقط ایده هایی در مورد جایی که می خواهید بروید، باید هدف خود را تخریب کنید تا مطمئن شوید که در مسیر درست حرکت می کنید. در واقع، تعداد زیادی از مردم زندگی خود را در تعقیب اهدافی که فکر می‌کردند مهم هستند، تلف کرده‌اند، اما در واقع ارزش‌ها و خواسته‌های واقعی آنها را کاهش می‌دهند. نمونه کلاسیک این مرد یا زن سخت‌کوشی است که ساعت‌های طولانی کار می‌کند، به طور منظم سفر می‌کند و همه چیز را سر کار می‌گذارد تا حقوق خوبی بگیرد و مخارج خود را تامین کند – اگرچه به‌طور سنتی مردان بیشتر از این پیروی می‌کنند. مسیر) خانواده. شواهد نشان می دهد که چنین مردانی بعداً از این تصمیم پشیمان می شوند.

در واقع، به گفته بانی ور، در کتاب پنج تاسف اصلی مردن: زندگی متحول شده توسط جداشدگان عزیز ، هر مرد و بسیاری از زنانی که او با آنها صحبت کرد، از این که بیش از حد سخت کار کرده اند و زمان بیشتری را صرف آنها نکرده اند، پشیمان شده اند. خانواده ها. طنز غم انگیز البته این بود که این مردان احتمالاً برای تأمین مخارج خانواده خود سخت کار می کردند. با این حال، اگر آنها اهداف خود را زیر سوال می‌بردند، شاید می‌دانستند که راه‌های بهتری برای تأمین معاش خانواده نسبت به ساعات طولانی کار کردن وجود دارد. گذراندن وقت با خانواده، به اشتراک گذاشتن و انجام کارها با هم بدون شک از حقوق بیشتر ارزشمندتر است. ( مقاله گاردین درباره این کتاب را اینجا بخوانید .)

شما می توانید هدف خود را با زیر سوال بردن آن تجزیه کنید. اولین سوالی که باید بپرسید این است که “چرا می خواهید به این هدف برسید؟” هنگامی که پاسخ دادید، در مورد پاسخ از خود بپرسید “چرا”. مثلا:

س: چرا می خواهم شغلی پردرآمد داشته باشم؟

ج: چون می خواهم خرج خانواده ام را تامین کنم.

س: چرا می خواهم خانواده ام را تامین کنم؟

پاسخ: چون می خواهم فرزندانم سالم، شاد و با فرصت های خوب در زندگی بزرگ شوند.

و غیره. این تمرین می تواند یک چشم باز کننده واقعی باشد.

همچنین می‌توانید و باید سؤالات دیگری بپرسید، مانند “چرا تا به حال به این هدف نرسیده‌ام؟”؛ “پس از انجام آن چه احساسی دارم؟” “چه کسی را می شناسم که کاری مشابه انجام داده است و چه چیزی می توانم از او بیاموزم؟” “اگر نتوانم به هدفم برسم چه احساسی خواهم داشت؟” و غیره

بهتر است یک دوست یا یکی از اعضای خانواده پیدا کنید تا این سؤالات را همراه با سؤالات باز دیگر از شما بپرسد (به عبارت دیگر سؤالاتی که نمی توان با یک «بله» یا «نه» ساده به آنها پاسخ داد).

اتفاقاً، من هفته گذشته یک کارگاه آموزشی اهداف سکسی در کلوپ تخیل بروکسل انجام دادم – و شرکت کنندگان تحت تأثیر اکتشافاتی که در مورد خود و اهدافشان با پاسخ دادن به این سؤالات انجام دادند، قرار گرفتند.

آن را سکسی کنید

اکنون که احساس بهتری نسبت به هدف خود دارید، باید آن را جذاب کنید. به عنوان مثال، شاید هدف شما در مورد سفر در آسیا باشد. اما شما عاشق دوچرخه سواری هم هستید. بنابراین، ممکن است یک هدف جذاب دوچرخه سواری در سراسر آسیا تعیین کنید – از اولان باتور تا سنگاپور.

وقتی نوبت به فرمول‌بندی هدف سکسی‌تان می‌رسد، به این فکر کنید که آیا می‌توانید علایق خود را با هم ترکیب کنید تا چیزی منحصر به فرد ایجاد کنید – مانند دوچرخه سواری و تور آسیا. اگر شغلی لذت‌بخش می‌خواهید که به شما امکان می‌دهد با خانواده وقت بگذرانید و عاشق نوسازی وسایل الکترونیکی قدیمی هستید، هدف شما ممکن است راه‌اندازی یک تجارت اینترنتی، خارج از خانه، تعمیر رادیوهای قدیمی و همچنین خرید رادیوهای خراب و فروش مجدد باشد. آنها را

راه های دیگر برای ایجاد اهداف سکسی عبارتند از:

  • استفاده از کلمات برتر، مانند بهترین، بزرگترین، کوچکترین، سریعترین، کندترین، مسن ترین، جوانترین و جذاب ترین. شما ممکن است آرزو داشته باشید که جوانترین مدیر عامل یک شرکت Fortune 100 باشید یا بزرگترین امتیاز مدارس باله کشورتان را تأسیس کنید.
  • استفاده از مطلق ها، مانند اول، آخرین، تنها. شاید هدف جذاب شما این باشد که اولین نخست وزیر زن کشورتان باشید.
  • پیشبرد ایده ها بیشتر به جای اینکه آرزوی موفقیت در شرکت خود را داشته باشید، آرزو کنید تا ده سال دیگر مدیر عامل شوید. به جای اینکه بخواهید یک ماه مرخصی بگیرید و با خانواده خود به دور اروپا سفر کنید، آرزو کنید یک سال مرخصی بگیرید و با خانواده خود به دور دنیا سفر کنید. به جای نوشتن یک رمان، آرزوی نوشتن یک کتاب پرفروش یا کلاسیک ادبی را داشته باشید که نوه های شما در مدرسه می خوانند.

این اتفاق بیفتد

اهداف سکسی همگی خیلی خوب هستند. اما هنگامی که هدف سکسی خود را تنظیم کردید، می تواند بسیار ترسناک به نظر برسد. این باعث می شود قبل از شروع، دست کشیدن از هدف خود بسیار آسان شود. به جای ترساندن، هدف خود را به مراحل قابل کنترل تقسیم کنید. برای انجام این کار، در مورد هدف خود و آنچه که برای رسیدن به آن باید انجام دهید فکر کنید. مراحلی که به ذهنتان می رسد را یادداشت کنید. اگر مرتب نیستند نگران نباشید. بعدا می توانید آنها را مرتب کنید. اغلب، هنگامی که یک مرحله را یادداشت می کنید، متوجه می شوید که خیلی بزرگ است و باید بیشتر شکسته شود. به عنوان مثال، اگر هدف سکسی شما این است که جراح مغز شوید، اولین قدمی که به ذهن می رسد ممکن است گرفتن دکترا در پزشکی باشد. اما کجا؟ چگونه؟ چقدر هزینه دارد؟ ابتدا باید در مورد الزامات آموزشی تحقیق کنید. قدم بعدی شاید پیدا کردن دانشگاه های مناسب باشد. و غیره.

کلمه هشدار

برخی از کتاب‌های خود کمکی به شما می‌گویند که برای رسیدن به هدفتان، مهم است که به این فکر کنید که وقتی به آن رسیدید چقدر احساس خوبی خواهید داشت. به این فکر کنید که زندگی شما چقدر بهتر خواهد شد. فرض این است که فکر کردن در مورد این احساسات خوب موفقیت و بهبود زندگی شما را تشویق می کند تا برای رسیدن به هدف خود تلاش کنید. متأسفانه، تحقیقات نشان می دهد که این درست نیست. به نظر می رسد وقتی شروع به فکر کردن در مورد رسیدن به هدف خود می کنید، شروع به احساس لذت عاطفی از انجام آن می کنید. و این به شما انگیزه کمتری برای تعقیب رویای خود می دهد.

بنابراین، مهم است که هدف خود را به عنوان یک هدف در ذهن داشته باشید – اما فکر خود را روی هر مرحله متمرکز کنید. وقتی آن مرحله را انجام دادید احساس خوبی داشته باشید و ادامه دهید. این باعث می شود که شما واقعاً به هدف خود برسید.

اهداف گروهی

اگر در یک گروه کار می کنید، مانند خانواده، یک باشگاه، یک گروه از دوستان یا یک تیم کاری، وقتی هدف خود را به مراحل تقسیم می کنید، باید فردی را نیز برای مسئولیت هر مرحله تعیین کنید. در غیر این صورت، همه انتظار خواهند داشت که شخص دیگری در این مرحله اقدام کند – و این دقیقاً نتیجه ای نخواهد داشت!

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *