اگر شما یا یکی از همکارانتان ایده ای بسیار خلاقانه، مرتبط و قابل اجرا را پیشنهاد دهید، آیا می توانید به طور منطقی انتظار داشته باشید که این ایده در سازمان خود اجرا شود؟ اگر نه، امیدی به ابتکار نوآوری شما نیست.
به هر حال، چرا کسی، به خصوص یکی از همکاران باهوش و پرکار شما، باید وقت خود را برای توسعه یک ایده به یک چشم انداز، فکر کردن به آن و پیشنهاد آن به مدیرش تلف کند، اگر معتقد است این ایده شانسی برای اجرا دارد. بیشتر شبیه سفارش دادن اسپاگتی با قلب توفو و کنگر فرنگی در یک همبرگر فست فود است. شما می توانید ظرف را درخواست کنید، اما آن را دریافت نمی کنید.
ایده های کوچک
به طور کلی، اجرای ایده های بهبود تدریجی نسبتاً آسان است. با این وجود، در برخی از سازمانها، ایدههای افزایشی به این دلیل ساده که هیچکس نمیخواهد مسئولیت آنها را بپذیرد، عقبافتاده میشود. وقتی این اتفاق می افتد، حتی ایده های ساده – مانند کمپینی برای خاموش کردن چراغ ها در پایان روز به منظور صرفه جویی در مصرف برق – اجرا نمی شوند. در چنین فضایی، هیچ کس از ایده هایی که ارائه می دهد انتظار زیادی ندارد و کمتر کسی زحمت ارائه ایده را به خود می دهد. وقتی به آنها فشار وارد می شود که پیشنهاد دهند، آن را جدی نمی گیرند و اغلب شکایات را در قالب پیشنهاد مطرح می کنند.
اگر سازمان شما با این مشکل مواجه شده است، باید یک سیستم تأیید سریع راه اندازی کنید که اطمینان حاصل کند که ایده ها در سریع ترین زمان ممکن بررسی و عملی می شوند. در حالت ایده آل، شخصی که ایده را ارائه کرده است – یا تیم او – را مسئول اجرای ایده قرار دهید. شما همچنین می توانید به سیستم Kaisen ژاپنی برای پیشنهاد و اجرای پیشرفت های کوچک نگاه کنید. شرکت هایی مانند تویوتا با کایزن موفقیت های زیادی کسب کرده اند.
ایده های بزرگ
اجرای ایده های بزرگ و جسورانه حتی چالش برانگیزتر است. ذاتاً آنها پرخطرتر هستند. آنها گران تر هستند. نیاز به تغییر دارند. به همین دلیل است که بسیاری از سازمان ها به ندرت ایده های بزرگ و جسورانه را اجرا می کنند.
دو تیم نوآوری را در شرکتهای سازنده تلفن همراه در نظر بگیرید. تیم A با بسیاری از پیشرفتهای معمولی ارائه میشود: اندازه صفحه نمایش بزرگتر، پردازنده سریعتر، دوربین با کیفیت بالاتر و زنگهای جدید. تیم B مفهوم KittyPhone را ارائه می دهد که یک ربات گربه مانند است که صاحب خود را دنبال می کند، تماس می گیرد و کارهای دیگر را انجام می دهد. وقتی تماس تلفنی وجود دارد میو میو می کند و وقتی با تلفن صحبت می کنید روی شانه شما سوار می شود. یک نمونه اولیه ساده با برخی از جوانان آزمایش شد – و آنها آن را دوست دارند.
ایده تیم B واقعا خلاقانه است. اما اجرای آن نیازمند سرمایه گذاری قابل توجهی است. ابزار تولید جدید باید خریداری شود، برنامه نویسی لازم است، افراد بازاریابی باید آموزش ببینند، حتی بسته بندی باید کاملاً متفاوت باشد.
صراحتاً، ایده های تیم A اصلا خلاقانه نیستند. اما پیادهسازی آنها تنها با چند تغییر در خط تولید موجود و برخی گرافیکهای جدید روی بستهبندی آسان است.
فکر می کنید ایده های کدام تیم بیشتر قابل اجراست؟ کانسپت تیم B ممکن است انقلابی در طراحی تلفن همراه ایجاد کند و میلیاردها دلار جمع آوری کند. اما ممکن است شکست بخورد و میلیون ها هزینه داشته باشد. ایدههای تیم الف میلیاردی نخواهد داشت. اما عملاً هیچ خطری برای شکست آشکار وجود ندارد – حداقل تا زمانی که یک رقیب تازه کار یک جایگزین نوآورانه راه اندازی نکند.
در اکثر سازمان ها، ایده های بهبود متوسط قابل اجرا هستند. دیدگاه های خلاقانه واقعاً هیچ شانسی برای اجرا ندارند. بنابراین، وقتی مردم ایدههای بزرگ، جسورانه و موفقی دارند، آن ایدهها را برای خود نگه میدارند یا اگر نتوانند، شرکتهای خود را برای توسعه و اجرای چشماندازهای خود راهاندازی میکنند.
یک تصمیم بزرگ
اگر شرکت شما، مانند بسیاری از شرکتها، شرکتی است که بعید است ریسک مربوط به اجرای چشماندازهای خلاقانه جسورانه را بپذیرد، باید آن را تصدیق کنید و ابتکار نوآوری خود را طوری تنظیم کنید که به جای ایدههای لرزاننده زمین، بر ایدههای کوچکتر و بهبودی تمرکز کنید. تا زمانی که رقبای شما خودشان ریسک نکنند، استراتژی تمرکز بر بهبود و نوآوری تدریجی به خوبی انجام خواهد شد.
اما، کمی خسته کننده است، اینطور نیست؟
از طرف دیگر، باید با مدیرعامل خود (یا اگر مدیر عامل هستید با خودتان صحبت کنید!) در مورد نیات او در مورد نوآوری صحبت کنید. آیا او حاضر است در مورد محصولات جدید جسورانه ریسک کند؟ اگر چنین است، سازمان چگونه این خطرات را مدیریت خواهد کرد؟ راههای مختلفی برای انجام این کار وجود دارد، مانند تهیه بودجه ویژه برای ایدههای نوآورانه پرخطر، ایجاد یک skunkworks (بخش ویژه در سازمان شما که آزادی آزمایش ایدههای دیوانهکننده را دارد) یا راهاندازی مسابقات برای ارسال طرح های تجاری (در اینجا به این گزینه ها نمی پردازم زیرا از محدوده این مقاله فراتر می رود. می توانید اطلاعات بیشتر را در وب سایت من بیابید یا با ما تماس بگیرید)
علاوه بر این، اگر میخواهید نوآوری واقعی و سطح بالا را تشویق کنید، آموزش نحوه مدیریت پروژههای پرخطر بسیار مهم است.
همه اینها کار بسیار بیشتر از جمع آوری ایده است. اما، اگر همکاران شما بدانند که دیدگاههای خلاقانه آنها میتواند به واقعیت خلاقانه تبدیل شود، میتوانید انتظار داشته باشید که اتفاقات واقعاً باورنکردنی در ابتکار نوآوری شما رخ دهد.
انتخاب با شما است
بدون نظر