پیش از انتخابات 2014، تونی ابوت، رهبر مخالفان وقت، متعهد شد که در صورت پیروزی ائتلاف در انتخابات، دانشگاهها در معرض «عدم فعالیت استادانه» قرار خواهند گرفت.
او تقریباً درست میگفت: دانشگاهها و دانشجویان آنها اکنون سه سال از دولت متحمل شدهاند که تغییر عمدهای در نحوه تأمین آموزش عالی ایجاد نکرده است.
آموزش عالی نیاز به اطمینان برای آینده دارد، با شفافیت برای دهه آینده در مورد تعادل دولت و سرمایه گذاری دانشجویان.
انتخابات 2016 احتمالاً دارای دو رویکرد متمایز برای چگونگی حل فشار درآمدی دانشگاه ها برای ارائه آموزش و تحقیقات مورد انتظار از آنها خواهد بود.
ایمیل هفتگی برای اروپایی ها توسط دانشمندان اروپایی
رویکرد ائتلاف
اولویت سیاست ائتلاف روشن است:
- شامل مخارج دولت در طول زمان؛
- از هزینه های دانشجویی انعطاف پذیر برای اطمینان از برخورداری دانشگاه ها از منابع مورد نیاز استفاده کنید.
- سیستم را به همه ارائه دهندگان آموزش عالی که سیستم های تنظیم بودجه و کیفیت را همسو می کنند، گسترش دهید.
با این حال، هنوز یک پیشنهاد به روز شده برای اصلاحات آموزش عالی خود منتشر نکرده است.
انتظار می رود بودجه سال 2016 برخی از موضع اصلاح شده دولت را اعلام کند، اما به احتمال زیاد نه کل سیاست را.
اینها بیشتر مواضع خواهند بود: قانون برای اجرای تغییرات باید منتظر مجلس جدید باشد.
چالش این است که محدودیت مالی مورد نظر دولت با پرداختن به واکنش عمومی نسبت به موضع سیاست فعلی کاهش عمیق بودجه پایه و پرداختهای قابل توجه بیشتر دانشجویان در تضاد است.
آنچه کارگر می خواهد
سیاست کارگری بر نیاز به سرمایه گذاری عمومی بیشتر تاکید دارد. تعهدات آن تا به امروز، بودجه فعلی را در آینده حفظ می کند، و کاهش پیشنهادی برای بودجه اصلی از هر دو طرف از سال 2013 را رد می کند.
کارگر اکنون نیاز به اختصاص بودجه اضافی فراتر از آن دارد تا به جاه طلبی سیاست خود مبنی بر یک سیستم مؤثر دانشگاهی با بودجه عمومی با حمایت سطوح فعلی پرداخت های دانشجویی پاسخ دهد. برخی از این ممکن است در بیانیه سیاست تحقیقات انتخاباتی آن آمده باشد.
چیزی که در بحث های انتخاباتی نشان داده نمی شود این است که چگونه به دانشگاه ها کمک کنیم تا خودشان را برای آینده قرار دهند، زیرا شیوه های آموزشی همچنان در حال توسعه هستند اما محصول اساسی یکسان باقی می ماند.
پنج موضوع بر بحث غالب خواهد بود:
چه کسی باید به دانشگاه برود: آیا تامین مالی با تقاضای باز رویکرد درستی است؟
فشار بر تأمین بودجه همه دانشجویان علاقه مندی که شرایط پذیرش دانشگاه را دارند، همچنان ادامه دارد. هزینه مستقیم سیاست گیلارد در حال حاضر تا حد زیادی برآورده شده است و رشد آتی در تعداد دانشجویان افزایشی است.
این احساس وجود دارد که دانشگاه ها فقط باید برای باهوش ترین ها باشند، با این فرض که زمانی چنین بوده است.
واقعیت آینده این است که بدون داشتن مدرک تحصیلی حرفه ای، آموزشی و آموزشی (VET) یا آموزش عالی، کار سختی است.
دولت و دانشجویان چه کمکی باید داشته باشند؟
منطق دولت برای حمایت از آموزش عالی از طریق تأمین مالی مستقیم دانشگاه ها و پیش پرداخت پول برای پرداخت های دانشجویان با دانشجویان برای بازپرداخت در آینده روشن است.
این تضمین میکند که همه استرالیاییها میتوانند تحصیلات و آموزشهای پس از مدرسه را که برای حمایت از شغل آینده خود نیاز دارند، کسب کنند. بازگشت به دولت درآمدهای شخصی بالاتر است که فعالیت اقتصادی و درآمدهای مالیاتی را تحریک می کند.
بحث بی پایانی در مورد تعادل بین سرمایه گذاری مستقیم و غیر مستقیم وجود دارد. یکی از پیامدهای نتیجه انتخابات، تأیید یا افزایش مشارکت دانشجویان و محدود کردن دولت (ائتلاف) یا حفظ سهم دانشجویان در سطوح فعلی و افزایش دولت (کارگر) خواهد بود.
دریافت درست وام های دانشجویی HELP
فشار فزاینده ای برای تغییر برنامه وام آموزش عالی (HELP) وجود دارد. HELP هنوز اغلب HECS نامیده میشود که فقط به پرداختهای دانشجویی در مکانهای دانشگاهی تحت حمایت عمومی اشاره دارد، که در حال حاضر تنها حدود 57٪ از HELP را شامل میشود.
دفتر بودجه مجلس تاکید کرده است که بودجه برای HELP در بودجه اصلی محاسبه نمی شود، زیرا در واقع این وجوه یک وام و دارایی برای دولت است.
برون یابی هذلولی آن که بسیاری از پیش پرداخت برای دانشجویان بازپرداخت نمی شود، نادیده می گیرد که برای برنامه پایه HECS-HELP، این پیش پرداخت ها بیشتر جایگزین پرداخت های مستقیم دولتی قبلی می شود.
گزینههای واقعی برای تشدید HELP آنهایی هستند که اندرو نورتون پیشنهاد کرده است که باعث میشوند بازپرداخت با درآمدهای پایینتر، اما نه به اندازه بین سالهای 1998 و 2005، آغاز شود و تلاش میکنند تا از کسانی که در خارج از کشور میمیرند یا میمیرند، بیشتر جبران شود. اینها جزئیات را بدون آسیب رساندن به این طرح اصلاح می کنند.
آیا باید بودجه آموزشی و پژوهشی را جداگانه تامین کنیم؟
در سراسر پارلمان – ائتلاف، کارگر و سبزها – توافق وجود دارد که تحقیقات دانشگاهی باید ارتباط بهتری با کاربران نهایی – کسب و کار، دولت و نهادهای اجتماعی داشته باشد.
دستور کار ملی نوآوری و علم دولت (NISA) مشوق هایی را برای تجارت با دانشگاه ها و سایر نهادهای تحقیقاتی ارائه می دهد. چالش این است که چگونه کسب و کار و سرمایه گذاران به خوبی پاسخ می دهند.
NISA همچنین انگیزه های دانشگاه ها را برای حمایت از تحقیقات صنعت محور بهبود می بخشد.
کمتر واضح است که حزب کارگر از این تغییرات حمایت می کند، و کاملاً واضح است که سناتور کیم کار به ظرفیت ارزیابی ارزش تحقیق برای کاربران نهایی در سیستمی که می تواند برتری در تحقیقات استرالیا را متعادل کند، تردید دارد.
غول خفته بودجه تحقیقاتی این سوال است که دولت حقوق دانشگاهیان تحقیق را از کجا تامین می کند.
در حال حاضر از طریق طرح کمک هزینه مشترک المنافع، کمک مالی پایه دولت که اکثر آنها را کمک هزینه “آموزش” فرض می کنند، تامین می شود.
اما سوال واضح است: آیا آموزش و پژوهش باید به طور کامل از هم جدا شوند و اگر چنین است، چگونه؟
تاثیر جذب دانشجوی بین المللی
استراتژی بینالمللی بازنگریشده دولت قرار است درست قبل از بودجه منتشر شود، زیرا دولت پیش از اعلام رسمی انتخابات، کارهای معوقه را تسویه میکند.
یکی از جنبههایی که باید مراقب آن بود این است که آیا عناصر مختلف برای حمایت از تعامل بینالمللی تحقیق و نوآوری بهتر در کنار هم قرار میگیرند تا تأکید استاندارد بر جذب دانشجو متعادل شود.
حمایت گستردهای از نقش آموزشی بینالمللی دانشگاهها وجود دارد، اما نگرانیهای نهفته در مورد حضور اتباع خارجی در استرالیا را نیز مطرح میکند، استدلالهایی مبنی بر اینکه آنها جایگزین دانشجویان استرالیایی میشوند و فرصتهای طولانیمدت شغل ایجاد نمیکند.
بدون نظر