در مطالعه اخیر Booz & Company گزارش شده است که تنها 40٪ از 1000 شرکت نوآور، یک برنامه مدیریت ایده ساختار یافته دارند ( The Global Innovation 1000: Navigating the Digital Future ). با توجه به اهمیت ایده پردازی در فرآیند نوآوری، واقعیتی شگفت انگیز است. این بدان معناست که 60 درصد از بزرگترین و بهترین شرکت های جهان هنوز از روش های قدیمی برای جمع آوری، سازماندهی و مدیریت ایده ها استفاده می کنند. خواه در جلسات طوفان فکری رو در رو، آفلاین باشد، با استفاده از ایمیل، صفحات گسترده اکسل، باز کردن جعبه پیشنهادات – یا در نهایت، اصلاً ایده ای برای جمع آوری وجود ندارد.
حتی برای آن دسته از شرکتهایی که ابزار جذب ایده در سطح سازمانی را در اختیار دارند، Booz & Company گزارش میدهد که نارضایتی عمومی در مورد اثربخشی این برنامهها وجود دارد. دلایل زیادی برای بازگشت ضعیف سرمایه وجود دارد که ما در یک مقاله سفید به بررسی آنها می پردازیم ، اما نقطه شروع آشکار، روش شناسی کمپین است.
روش شناسی کمپین ساختاریافته
بسیاری از شرکتها هنوز هم سعی میکنند یک برنامه ایده را به روش قدیمی راهاندازی کنند – مانند یک جعبه پیشنهاد: ایدهها از هر نوعی از سراسر کسبوکار بدون تعریف مشکل مشخصی وارد میشوند. یک بازاریابی خوب می تواند این کار را برای مدت کوتاهی انجام دهد، اما پایدار نیست.
کمپین ها به شما این امکان را می دهند که بر روی حوزه هایی از کسب و کار تمرکز کنید که می خواهید در حال حاضر در آن نوآوری کنید. با تعریف یک موضوع واضح، کیفیت ایده را بهبود میبخشید، که در عوض احتمال اجرای واقعی آنها را افزایش میدهد. نمایش خط لوله نوآوری با ایده هایی که به سمت اجرا حرکت می کنند، اعتماد و شتاب را در بین مخاطبان ایجاد می کند. کمپین ها بنا به تعریف دارای یک چارچوب زمانی معین هستند و گاهی اوقات مخاطب خاصی را هدف قرار می دهند – هر دوی اینها به تمرکز مقدار مناسب انرژی شرکت بر روی بهترین نتایج ممکن کمک می کند.
با رویکرد کمپین می توانید شروع به تفکر استراتژیک در مورد تلاش های خود کنید. شکارگاه هایی را که می خواهید ایده پیدا کنید را مشخص کنید، سپس مجموعه ای از کمپین ها را برای مقابله با آن مناطق ترسیم کنید.
ما متوجه شدیم که موفقترین شرکتها رویکردی متعادل برای اجرای چالشهای استراتژیک بزرگ دارند که با چالشهای تاکتیکی آمیخته شده است. موارد تاکتیکی، مانند صرفه جویی در هزینه یا بهبود فرآیند، می توانند ایده هایی را ایجاد کنند که می توانند به سرعت اجرا شوند و به مدیران نوآوری اجازه می دهند تا نتایج را نشان دهند. این هم برای مدیران نوآوری و حامیان مالی سودمند است، اما برای شتاب در بین مخاطبان نیز حیاتی است. کمپین های استراتژیک بازه زمانی طولانی تری دارند و اغلب ایده ها باید با هم ترکیب شوند و قبل از شناسایی فرصت واقعی، در مرحله مفهوم سازی قرار گیرند. اگر نقشه راه روشنی از فعالیت در هر دو زمینه وجود داشته باشد، برنامه به احتمال زیاد در پذیرش رشد می کند و به عنوان یک فرآیند پایدار می شود.
اسطوره از دست دادن ایده های بزرگ
گاهی اوقات این احساس وجود دارد که جعبههای پیشنهادی همیشه باز باید در دسترس باشند تا ایده بزرگی پیش بیاید. این تا حد زیادی یک افسانه است. خود ایدهها تقریباً همیشه تنها بخشی از یک نوآوری هستند – قبل از اینکه بتوان آنها را به چیزی ارزشمند تبدیل کرد، باید آنها را از چندین طرف توسعه داد و ساخت. بهتر است ابتدا نشان دهید که به عنوان یک شرکت پذیرای ایدههایی از همه زمینهها هستید و آنها را دنبال خواهید کرد. کمپین ها راه قابل اعتماد تری برای ایجاد این اعتماد هستند، و اگر به این امر دست یابید، احتمال بیشتری وجود دارد که ایده های موفقیت آمیز راه خود را در این فرآیند پیدا کنند. جایگزین، داشتن یک جعبه پیشنهاد همیشه باز میتواند منجر به شک و تردید شود، زمانی که ایدهها باقی مانده و راه خود را به یک پروژه نمییابند.
چرا هر دو نه؟ این گزینه ای است که برخی شرکت ها از آن استفاده کرده اند، به عنوان مثال، یک شرکت تدارکات جهانی که ما با آن صحبت کردیم کمپین های مکرری را اجرا می کند، اما همچنین فضایی 24/7 365 برای ایده های ناخواسته فراهم می کند. اگر اطمینان حاصل کنید که در سایر زمینه ها شتاب دارید و اگر رویکردی ساختاریافته برای مقابله با ایده های ناخواسته دارید، می تواند کارساز باشد. این شرکت هر هشت هفته یکبار یک فرآیند بررسی دارد تا تمام ایدههای ناخواسته را بررسی کند و یا آنها را بهعنوان نامناسب در حال حاضر ببندد، یا آنها را به مالکی هدایت کند که بتواند آنها را بیشتر توسعه دهد. این نوع سختگیری ساده نیست، و زمان قابل توجهی را از فردی که باید به خوبی ارتباط داشته باشد و بداند که چگونه ایده ها را به حوزه های مناسب کسب و کار سوق دهد، می گیرد.
یک مشتری آمریکای جنوبی در صنعت خدمات مالی کمپین هایی را در هر یک از هشت کشور تحت پوشش خود اجرا می کند. هر سال آنها کشورها را بررسی می کنند تا درک کارکنان از نوآوری را اندازه گیری کنند و اینکه آیا آنها احساس می کنند بخشی از فرآیند نوآوری هستند یا خیر. در کشورهایی که کمپین های مکرر و سیستماتیک را اجرا می کنند، آمار بالاتری از این نقاط نظرسنجی دارند.
کیت های رهبر کمپین
شرکتهایی که فرآیند کمپین را جدی میگیرند، شروع به توسعه کیتهای کمپین کردهاند – نوعی بسته آموزشی که حامیان مالی و مدیران را قادر میسازد تا یک فرآیند هدایتشده را برای راهاندازی و مدیریت کمپینهای خود دنبال کنند. یک شرکت مهندسی اروپایی متوجه شد که حامیان مالی اغلب میخواهند چیزی را بلافاصله شروع و اجرا کنند و کار را دست کم بگیرند. اولین قدم برای بهبود این امر، مصاحبه با حامی مالی است، جایی که از آنها خواسته میشود تا مشکل را تعریف کنند، تصمیم بگیرند که چقدر سرمایهگذاری برای ایدههای برنده ارائه میکنند، زمانی را به افراد اختصاص دهند تا فرآیند کمپین را اجرا کنند، و معیارهایی را برای قضاوت ایدهها تعریف کنند. . اگر این مراحل به طور کامل بررسی نشوند، کمپین ادامه نخواهد داشت.
– مدیر نوآوری، شرکت مهندسی اروپا
یک پرسشنامه کمپین نقطه شروع خوبی برای توسعه این کیت های رهبر است، اما باید بیشتر به جزئیات ارتباط برود. به عنوان مثال، نشان دادن جزئیات کمپینهای گذشته – چه چیزی کارآمد و چه چیزی نبود – میتواند به عنوان الهام بخش برای حامیان مالی جدید باشد. توصیه میشود که تیمهای نوآوری یک کتاب کار از هر کمپین، فهرستی از عوامل سخت در مورد مشارکت و نتایج، همراه با عوامل نرمافزاری مانند ارتباطات کتبی و بازخورد دهان به دهان شرکتکنندگان داشته باشند.
امتیاز کلیدی
-
شکارگاه های سطح بالا را برای ایده های جدید تعریف کنید
-
کمپین های خود را بین استراتژیک و تاکتیکی متعادل کنید
-
کمپین های صرفه جویی در هزینه و فرآیند به ایجاد شتاب کمک می کند
-
جعبه های پیشنهادی همیشه باز می تواند شک و تردید ایجاد کند
-
کیت رهبر کمپین به ایجاد یک رویکرد سازگار کمک می کند
بدون نظر