بزرگترین خطر برای هر ابتکار نوآوری شرکتی و تیم مسئول، جدی گرفته نشدن توسط همکاران و به ویژه مدیریت است. از این گذشته، مدیر نوآوری که مسئول ابتکار عمل است، معمولاً سخت کار میکند تا ابتکار عمل را راهاندازی کند و تلاش میکند تا همکارانی را که بیش از حد کار میکنند برای مشارکت انگیزه دهد و مصمم به ارائه نتایج خوب (و نتایج ایدهآل چشمگیر) به مدیریت ارشد باشد. بنابراین، اگر تلاش های او جدی گرفته نشود، برای او، تیمش بی انگیزه است و برای خود ابتکار مضر است. با این وجود، این خیلی اوقات اتفاق می افتد.
در تجربه من، چند دلیل وجود دارد که چرا همکاران ممکن است ابتکار عمل شما را کمتر جدی بگیرند.
طرح های پیشنهادی غیر ارتباطی
اگرچه کمتر از چند سال پیش رایج است، تعدادی از سازمانها ابزارهای طرح پیشنهادی را اجرا میکنند که ایدهها را جمعآوری میکنند، اما پیشرفت ایدهها را گزارش نمیکنند. کارمندان با چشمانی روشن و خوشبینانه پیشنهاد میکنند که حداقل از پیشنهاد خود به رسمیت شناخته میشوند و در حالت ایدهآل، مدیر عاملی که از ایده درخشان سپاسگزار است، در آغوش قدردانی قرار خواهد گرفت. بنابراین، وقتی ارائهدهنده ایده بعد از چند هفته چیزی نمیشنود، سرخورده میشود و تصمیم میگیرد که مدیریت ایدههای کارکنان را خیلی جدی نمیگیرد.
خوشبختانه نرم افزارهای پیشنهادی و نرم افزارهای مدیریت ایده بیشتر و بیشتر شامل گزارش دهی به ارائه دهندگان ایده می شود. اگرچه این پیامها معمولاً ایمیلهای خودکار هستند، اما حداقل نشان میدهند که ایدهها در حال بررسی و به جلو رانده شدن هستند. اگر نوعی طرح پیشنهادی دارید، مطمئن شوید که شامل اعلانهای خودکار برای ارائهکنندگان ایده است. اگر نرم افزار شما توسط تیم IT خودتان هک شده است، از آنها بخواهید یک سیستم اعلان ایمیل را نصب کنند — این کار از منظر فنی نسبتاً آسان است.
اگر قصد خرید چنین نرم افزاری را دارید، قبل از امضای قرارداد، گزینه های اطلاع رسانی را بررسی کنید.
عدم بررسی پیشنهادات
بسیاری از سازمانها نرمافزار مدیریت ایده را بدون فکر کردن به حجم کاری لازم راهاندازی میکنند و بهویژه، در برآوردن یا بودجه برای بررسی ایدهها ناکام هستند. این خیلی بد است، مرور ایدهها بزرگترین تقاضای منابع در هر طرح تولید ایده است، خواه طرح پیشنهاد، طوفان فکری یا کمپین ایدهها.
هنگامی که ایده ها بررسی نمی شوند، در نرم افزار مدیریت ایده راکد می مانند و به طور موثر به صاحبان خود می گویند: “هیچکس آنقدر ایده های شما را جدی نمی گیرد که حتی به آنها نگاه کند.” و زمانی که مردم احساس می کنند ایده هایشان جدی گرفته نمی شود، دیگر ابتکار نوآوری را جدی نمی گیرند.
راه حل در اینجا نسبتاً ساده است: راه اندازی یک سیستم کارآمد برای پردازش ایده ها. این زمان بر خواهد بود، اما تفاوت ایجاد می کند. اگر نمی توانید این کار را انجام دهید، جمع آوری ایده ها را متوقف کنید. واقعا. جمع آوری ایده ها و نادیده گرفتن آنها بدتر از نداشتن نرم افزار جمع آوری ایده است.
ایده های بسیار زیاد به اندازه کافی اجرا نمی شوند
همانطور که در گذشته نوشتهام (بهنظر میرسد که اغلب، ظاهراً شروع به آزار تعدادی از مشاوران نوآوری میکنم که در این مورد از من شکایت کردهاند)، بزرگترین مشکلی که بسیاری از ابتکارات نوآوری را آزار میدهد این است که آنها در گرفتن ایدهها، به خصوص افزایشی، خوب هستند. ایده های بهبود، اما در اجرای آن ایده ها ضعیف است.
در حالی که بیشتر کارمندان متوجه می شوند که همه چیز در سازمان های بزرگ – به ویژه سازمان های بوروکراتیک – به کندی اتفاق می افتد، آنها در نهایت می بینند که ایده های آنها محقق نمی شود. حتی زمانی که ایدهها توسط مدیریت تحسین میشوند، توسط همکاران با رای زیاد و طرحهای پاداش نوآوری پاداش میگیرند، ایدهها اجرا نمیشوند.
هنگامی که این درک اتفاق می افتد، همکاران شروع به احساس می کنند که ارائه ایده ها به طرح های پیشنهادی، مشارکت در کمپین های ایده و شرکت در طوفان فکری اتلاف وقت است زیرا ایده های آنها هرگز فراتر از پایگاه های داده و صفحات گسترده ای که آنها را در بر می گیرند فراتر نخواهد رفت.
این به یک راه حل مفهومی ساده اشاره می کند: قبل از اینکه ایده بخواهید، یک فرآیند پیاده سازی را انجام دهید! خوشبختانه، بسیاری از فعالیتهای ایدهپردازی، ایدهپردازی را بر موضوعات خاص متمرکز میکنند – مانند وضعیت متعالی در تفکر ضد متعارف (ACT)، بیان مشکل در طوفان فکری یا چالش در یک نرمافزار مدیریت ایده – ایجاد یک فرآیند ارزیابی و اجرا را قبل از آن آسان میکند. شما ایده می خواهید علاوه بر این، اگر از قبل برای اجرا برنامه ریزی کرده باشید، می توانید معیارهای ارزیابی برای انتخاب و تایید ایده را نیز مشخص کنید که به نوبه خود، ارسال ایده های مرتبط را برای افراد آسان تر می کند. همه اینها احتمال اجرای ایده ها را بسیار بیشتر می کند. و این باعث می شود که ابتکار نوآوری شما جدی گرفته شود.
متأسفانه، طرحهای پیشنهادی ناب انواع ایدهها را دعوت میکنند. در نتیجه، تعداد زیادی از ایدههای ارسالشده بیربط هستند، و برنامهریزی از قبل برای اجرای آن را دشوارتر میکند، و همه اینها احتمال اجرای هر ایده را کاهش میدهند. در اینجا، توصیه میکنم ارائه ایده را روی موضوعات خاصی متمرکز کنید که با نیازهای شرکت هماهنگ است. اگر نرمافزاری که استفاده میکنید این اجازه را نمیدهد، یک کمپین ارتباطی برای تمرکز ایدهپردازی روی موضوعات کلیدی آماده کنید، اما همانطور که گفتم، ابتدا یک فرآیند پیادهسازی را در ذهن داشته باشید!
همچنین، به خاطر داشته باشید که ایدههایی که به طرحهای پیشنهادی و طوفان فکری ارسال میشوند، تقریباً بهطور اجتنابناپذیر ایدههای کوچک بهبود هستند و پیشنهادهای نوآورانهای نیستند. با در نظر گرفتن این موضوع، فرآیندی را طراحی کنید که ایدهها را به مدیران مربوطه انتقال دهد، تأیید سریع را ممکن کند و ارائهکنندگان ایده یا تیمهایشان را قادر میسازد تا ایدههای خود را پیادهسازی کنند. علاوه بر این، برای اجرا به جای پیشنهاد یک ایده، پاداش دهید. مهم این است که حتی اگر اجرا موفق نشد پاداش بدهید. اگر مردم بدانند جایی برای شکست وجود دارد، در پیشنهادات خود خلاقیت بیشتری خواهند داشت.
بحث نوآوری بیش از حد
این روزها کلمه “نوآوری” بیش از حد استفاده می شود. مطبوعات در مورد نوآوری صحبت می کنند. رهبران سیاسی در مورد نوآوری صحبت می کنند. مدیر عامل شما در مورد نوآوری صحبت می کند. شما در مورد نوآوری صحبت می کنید. در واقع، همکاران شما ممکن است به طور قابل درک فکر کنند که شرکت شما نوآوری تولید می کند – یا حداقل سعی می کند این کار را انجام دهد. با این حال، به احتمال زیاد، مردم شروع به احساس می کنند که “نوآوری” یک کلمه بی معنی و یک مد بیهوده است که به زودی از بین خواهد رفت. بنابراین، وقتی از آنها خواسته میشود که نوآور باشند، از آنها خواسته میشود در فعالیتهای نوآوری شرکت کنند و التماس میکنند که پیشنهادات نوآورانه ارائه دهند، اما با توجه به عدم درک درستی از این موضوع نوآوری، تعجب آور نیست که بسیاری از مردم نوآوری را جدی نگیرند.
حقیقت این است که آنها درست می گویند! واژه نوآوری بیش از حد مورد استفاده قرار می گیرد و در بسیاری از سازمان ها بی معنی شده است، اما امیدواریم مال شما نباشد!
مشتریان شما محصولات شما را نمی خرند زیرا شما نوآور هستید. در واقع، آنها واقعاً به نوآوری شما اهمیت نمی دهند. در عوض، آنها به نتایج نوآوری شما اهمیت می دهند. هیچ کس محصولات اپل را نمی خرد زیرا اپل یک شرکت نوآور است. آنها محصولات اپل را می خرند، زیرا این شرکت از نوآوری به عنوان ابزاری در طراحی و توسعه دستگاه های براق، زیبا و مهندسی شده استفاده کرده است.
در اینجا، راه حل بسیار ساده است. کمتر از کلمه «نوآوری» استفاده کنید. در واقع، تا حد امکان کمتر از آن استفاده کنید. در عوض ارتباطات خود را بر نتایجی که از نوآوری می خواهید متمرکز کنید. آیا شرکت شما بر تولید کتری های با بالاترین تکنولوژی دنیا متمرکز است؟ سپس در مورد نوآوری صحبت نکنید، در مورد کتری های عالی صحبت کنید.
نتیجه گیری – دریافت نتایج
ساده ترین راه برای اطمینان از جدی گرفتن ابتکار نوآوری شما این است که به نتیجه برسید، به عبارت دیگر ایده هایی را پیاده سازی کنید که با چشم انداز استراتژیک همخوانی داشته باشند و نشان دهند که شما در حال انجام آن هستید. اگر ایده ها اجرا شوند و صحبت از نوآوری به جای کلمه “نوآوری” بر نتایج نهایی متمرکز شود، همکاران به سرعت متوجه می شوند که نوآوری چیزی است که شرکت شما جدی می گیرد و آنها نیز باید آن را جدی بگیرند.
بدون نظر