آیا ایالت ها می توانند به زیرساخت های تحقیقاتی حیاتی کشور کمک کنند؟

وقتی کریستوفر پاین، وزیر آموزش فدرال، گفت که بودجه زیرساخت های تحقیقات علمی دیگر به اصلاحات آموزش عالی دولت وابسته نخواهد بود ، جامعه علمی استرالیا نفس راحتی کشید.

اما 150 میلیون دلار استرالیا برای استراتژی ملی تحقیقات مشترک و زیرساخت ( NCRIS ) فقط برای 12 ماه دیگر وعده داده شده است.

بنابراین اگر دولت فدرال استدلال کند که فشارهای مالی فزاینده بر بودجه ماه مه این حق را می دهد که از حوزه سرمایه گذاری علمی و زیرساختی خارج شود ، چه اتفاقی می افتد؟

این به طور بالقوه فضای سیاستی را ایجاد می‌کند که دولت‌ها می‌توانند به سمت آن حرکت کنند و در حمایت از تحقیقات نوآورانه و پیشرفت‌های فن‌آوری پیشقدم شوند.

نه در مورد اخبار فوری نه در مورد نظرات بی اساس.

ایالات در علم

این حرکت ممکن است چندان رادیکال نباشد، زیرا ایالت ها قبلاً چنین نقش برجسته ای را بر عهده گرفته اند. از سال 1998، در تلاشی برای تنوع بخشیدن به اقتصاد کوئینزلند به صنایع مقاوم در برابر شوک و مبتنی بر دانش، نخست وزیر پیتر بیتی استراتژی «دولت هوشمند» را آشکار کرد .

تحت دولت او و بعدها آنا بلیگ، سرمایه‌گذاری‌های تغییردهنده بازی برای حمایت از بخش‌های صنعت «طلوع خورشید» (به‌ویژه بیوتکنولوژی و علوم زیستی)، ساخت زیرساخت‌های تحقیقاتی جدید و جذب محققان برجسته علمی و زیست‌پزشکی در کوئینزلند انجام شد.

بودجه دولت تقریباً 5 میلیارد دلار استرالیا صرف برنامه های تحقیق و نوآوری شد. این اغلب در ارتباط با طرح‌های بودجه تحقیقاتی فدرال و سرمایه‌گذاری‌های بخش بشردوستانه و بخش خصوصی بود.

این شامل کمک 50 میلیون دلاری کلایو برگوفر به موسسه تحقیقات پزشکی کوئینزلند بود .

حضور میلیاردر آمریکایی و بشردوست منزوی، چاک فینی ، در کوئینزلند، همزمان با تلاش دولت بیتی برای افزایش ظرفیت تحقیقات علمی بود. همسویی اهداف آنها به میلیون‌ها دلار در صندوق‌های تحقیقاتی اجازه می‌دهد تا همگام با سرمایه‌گذاری‌های دانشگاه و صنعت، از یکدیگر اهرم کنند.

این استراتژی توسط برخی به عنوان انحراف پرهزینه از تجارت مناسب دولت ایالتی مانند ساخت جاده ها، مدارس و بیمارستان ها مورد انتقاد قرار گرفت.

اما تلاش‌های دولت ایالتی کمک کرد تا مجموعه‌هایی از زیرساخت‌های تحقیقاتی در سطح جهانی، از جمله مؤسسه تحقیقات ترجمه‌ای بریزبن و مؤسسه گلیکومیک در ساحل طلایی ایجاد شوند .

رقابت بین ایالتی

این رویکرد باعث ایجاد رقابت بین ایالتی در هر دو رده سیاسی و علمی شد، به ویژه بین کوئینزلند و ویکتوریا.

کارکنان دفاتر نخست وزیر در آن زمان از سطح رقابت بین بیتی و استیو براکز ویکتوریا برای عنوان “پایتخت بیوتکنولوژی استرالیا” می گویند که در برخی مواقع شدید بود .

اما پروفسور پیتر اندروز ، دانشمند ارشد سابق کوئینزلند ، گفت که این یک رقابت سالم بین ایالت ها بود و همکاری بین ایالتی بین تیم هایی از محققان علمی در واقع افزایش یافت.

ویکتوریا، احتمالاً بیش از جاهای دیگر، تلاش‌هایی مشابه کوئینزلند در ترویج نوآوری و تقویت تلاش‌های تحقیقاتی محلی، عمدتاً از طریق ابتکار علم، فناوری و نوآوری خود (1999) انجام داد.

ویکتوریا قبلاً محل تأسیسات تحقیقاتی پیشرو، مانند مؤسسه والتر و الیزا هال بود .

اما دولت های براک و بعداً برامبی ظرفیت تحقیقاتی آن ایالت را از طریق سرمایه گذاری های قابل توجه در حوزه های بیوتکنولوژی ملبورن تقویت کردند. این شامل سینکروترون ، بزرگترین تأسیسات در نوع خود در نیمکره جنوبی است که از آن زمان با کمک بودجه NCRIS نگهداری می شود.

تلاش دولتی، منفعت ملی

اینها بدون شک تعهدات پرهزینه‌ای برای دولت‌های ایالتی بودند – نزدیک به 3.5 میلیارد دلار استرالیا در طول یک دهه در ویکتوریا در علم و تحقیق سرمایه‌گذاری شد. اما تأثیر کلی این «مسابقه نوآوری» رشد سریع ظرفیت و بازده تحقیق منطقه‌ای اما انباشته در سطح ملی بود.

از سال 2000، ایالت ها و سرزمین های دیگر به رشد سرمایه گذاری های تحقیقاتی و نوآوری کمک کرده اند و برنامه های استراتژیک مشابهی را برانگیخته اند:

  • طرح علم، فناوری و نوآوری استرالیای جنوبی (2004)
  • تحقیقات منطقه حامی قلمرو شمالی (2007)
  • ایالت باهوش نیو ساوت ولز (2010)
  • استراتژی نوآوری تاسمانی (2010)
  • استرالیای غربی از قدرت تا قدرت (2011).

ابتکارات مختلف تحت رهبری دولت، سرمایه‌گذاری‌های خصوصی و بشردوستانه بیشتر و بزرگ‌تر را در بخش تحقیق و توسعه تشویق کرد. قابل توجه ترین آنها مربوط به سازمان خیریه آتلانتیک چاک فینی است که مسئول تقریباً 400 میلیون دلار استرالیا سرمایه گذاری زیرساخت های تحقیقاتی در استرالیا است.

به طور قابل توجهی، این ابتکارات ایالتی توسط دولت های فدرال تشویق شد.

در سال 2001، دولت هاوارد برنامه توانایی پشتیبانی استرالیا از صندوق های تحقیق و نوآوری را معرفی کرد. یک دهه قبل از آن، دولت هاک طرح موفق مرکز تحقیقات تعاونی را (در حال حاضر پس از کاهش بودجه آن توسط دولت فعلی در دست بررسی است) راه‌اندازی کرده بود.

همه اینها در طی دو دهه ترکیب شد تا مشخصات و عملکرد تحقیقاتی کشور – و اکثر ایالت ها – را بهبود بخشد. یک گزارش دولت فدرال در سال 2011 مزایای «سیستم نوآوری» ملی ناشی از افزایش تعهد ایالت ها به بودجه تحقیقاتی و به ویژه سرمایه گذاری زیرساختی را مشخص کرد.

برش ها شروع می شود

تغییرات بعدی در رهبری و اولویت‌های دولت ایالتی نشان داده است که رقابت و تعهد به سرمایه‌گذاری و ترویج علم در سال‌های اخیر کاهش یافته است.

در کوئینزلند، دولت نیومن LNP که در سال 2012 به قدرت رسید، بی‌درنگ شروع به پاک کردن شعارها و نمادهای دولت قبلی دولت هوشمند کرد . برنامه‌هایی را که از تحقیق و نوآوری حمایت می‌کردند، از جمله طرح‌های تأمین مالی برای تأسیسات و زیرساخت‌های تحقیقاتی، لغو کرد یا به عقب انداخت.

توجه دولت LNP همچنان در دستور کار مدیریت اقتصادی محدودتر بود. این منجر به از دست دادن شتاب در زمینه‌های تحقیق و نوآوری شد، زیرا سرمایه‌گذاری خصوصی به‌راحتی از سستی خارج نشد.

از سال 2010، پس از انتخاب دولت ائتلافی بیلیو، اهداف کاهش بودجه مشابهی در ویکتوریا اعلام شد، و نخست وزیر بعداً دنیس نپتین سرمایه گذاری زیرساختی را روی جاده عوارضی پیوند شرق به غرب و دیگر پروژه های حمل و نقل عظیم متمرکز کرد.

آیا ایالت ها می توانند دوباره سرمایه گذاری کنند؟

با توجه به شرایط سیاسی و اقتصادی کنونی، این موضوع قابل بحث است که آیا ایالتی مانند کوئینزلند می تواند برای ازسرگیری ناگهانی سرمایه گذاری های علمی قابل توجه باشد یا خیر.

اما این امر اهمیت اقتصادی بخش‌های تحقیق و نوآوری، و سود بالقوه‌ای را که سرمایه‌گذاری در این بخش‌ها می‌تواند به دست‌آورد، کاهش می‌دهد.

در کوئینزلند در طول دوره ایالت هوشمند، سرمایه گذاری هدفمند دولت در زیرساخت ها و تحقیقات گزارش شده است که بازده اقتصادی آتی به ایالت را بین چهار تا شش برابر هزینه افزایش می دهد.

در کوئینزلند، مانند جاهای دیگر، مدیریت مالی دقیق، ارتباطات بین بخشی بهبود یافته و یک روایت سیاسی به خوبی ساخته شده است تا رویکرد اقتصادی جدیدی نسبت به سرمایه گذاری در علم و تحقیق مطرح شود.

با توجه به اینکه کوئینزلند اکنون یک دولت اقلیت کارگری دارد، هیچ یک از اینها در محیط سیاسی فعلی آسان نخواهد بود . این امر آن را در قلمروی مشابه با دولت‌های کارگری استرالیای جنوبی و ویکتوریا قرار می‌دهد، که هر دو تنها اکثریت اندکی را در اختیار دارند.

اما ALP کوئینزلند سال گذشته اعلام کرد که در صورت پیروزی در دولت، قصد دارد برنامه‌های مشابهی را که از علم، تحقیق و نوآوری در دوره دولت هوشمند حمایت می‌کردند، بازنگری کند و دوباره در آن سرمایه‌گذاری کند.

اکنون که آناستاسیا پالاسزوک بر کرسی نخست وزیری نشسته است (و با فرض اینکه علیرغم آشفتگی های اولیه دولتش در آنجا بماند )، چگونه چنین ابتکاری در سیاست ظاهراً خجالتی اصلاحات امروزی برآورده خواهد شد؟

در مورد سایر ایالت‌ها، دانیل اندروز، نخست‌وزیر جدید ویکتوریا، با وعده تعهد مجدد به بودجه تحقیق و نوآوری، بر سر کار آمد و اعلام کرد که ویکتوریا لقب «دولت آموزش» را به دست خواهد آورد.

استرالیای جنوبی بار دیگر تعهد خود را برای حفظ و حمایت از بخش تولید پیشرفته و صنایع با مهارت بالا آشکار می کند.

دولت‌های ائتلافی مستقر در نیو ساوت ولز و همچنین استرالیای غربی ، که در آن دولت‌های هر دو کشور برای مدت طولانی در معدن و فناوری کشاورزی سرمایه‌گذاری کرده‌اند (مثل کوئینزلند)، اخیراً برنامه‌های نوآورانه‌ای را معرفی کرده‌اند که توانایی‌های علمی و تحقیقاتی آن ایالت‌ها را تقویت می‌کند.

یک حرکت جسورانه لازم است

بنابراین در اکثر حوزه های قضایی زیرملی استرالیا، حمایت های واقعی و هدفمند برای چنین طرح هایی وجود دارد.

با توجه به تجربیات قبلی، جسارت و اطمینان رهبران فعلی دولت به بیراهه نمی رود. همچنین حمایت مادی عمومی‌تر و صادقانه‌تر از حوزه‌های علم، نوآوری و فناوری انجام نمی‌شود.

دولت‌های ایالتی امروزی نباید فکر کنند که بودجه مهم تحقیقات علمی باید صرفاً به همتای متزلزل و به‌ظاهر بی‌دردشان در کانبرا واگذار شود.

در غیاب ژست‌های آشتی‌جویانه از سوی فدرال‌رزروها، محققین برجسته علمی ما – و شاید حتی معاونان دانشگاه – ممکن است در آینده نزدیک به دنبال یک شاخه زیتون بودجه از ایالت‌ها باشند.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *